به گزارش بهارانه، رسول شکری نیا طی یادداشتی نوشت:
ماراتن 12 ساله مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران با کشورهایی که خود را قیم جهان می دانند و از حق غیرقانونی وتو در بزرگترین نهاد بین المللی(شورای امنیت سازمان ملل) برخوردارند روز گذشته با اعلام دستیابی به توافق موسوم به خوب – خوب به اتمام رسید.
آنچه اما درباره این توافق قابل توجه است پذیرفته شدن حق قانونی جمهوری اسلامی ایران در غنی سازی اورانیوم با اتکا به ظرفیت و توان بومی و داخلی است. نکته ای که پیش از این هیچ یک از مذاکره کنندگان حتی آنان که منافع بیشتری در ایران دارند، روی آن موضع داشتند.
رفع همزمان همه تحریم های ظالمانه دارویی، مالی، اقتصادی و صنایع مختلف نیز گرچه حقی بود که به ناحق از ملت ایران سلب شده بود اما به اذعان مقامات کشورمان، به صورت یکجا برداشته می شود که این نیز به نوبه خود به ویژه بخش هایی که با زندگی روزمره مردم سروکار دارد، گامی مناسب است که برداشته شده است.
برخی دستاوردهای مذاکرات نیز ازجمله فعال ماندن تاسیسات هسته ای فردو، اراک و نطنز هریک به فراخور خود علیرغم محدودیت های قابل توجه در برخی بخش ها، را می توان امتیازی به طرف های مذاکره برای پذیرش حقوق حقه ایران ارزیابی کرد که طبیعتا" در جریان مذاکرات که روند داد و ستدی دارد، تلاش شده بیشترین امتیاز گرفته شود.
محدودیت های پذیرفته شده توسط تیم مذاکره کننده ایران نیز گرچه ابعاد پیچیده و گسترده ای دارد، اما ظاهرا" تلاش شده با حداکثر مقاومت دربرابر مذاکره کنندگان پذیرفته شود و برابر آنچه که در برجام به آن اشاره شده محدودیت های هیته ای و درمواردی غیر هسته ای را شامل می شود.
با نگاهی سطحی به متن منتشر شده جمع بندی مذاکرات می توان به عمق بدبینی طرف های غربی و لج بازی و پافشاری بر برخی مسائل پی برد، نکاتی که در صورت مغفول ماندن در بررسی های مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی کشورمان بایستی با حساسیت، ظرافت و نکته سنجی مورد واکاوری قرار گیرد تا از تفاسیر به رای طرف های مختلف جلوگیری و کوچکترین فرصت استفاده سوء به آنها ندهد.
موضوعی که بلافاصله و در لحظات نخستین بعد از اعلام توافق از سوی طرف های آمریکایی مورد مناقشه و اظهارات ضد و نقیض قرار گرفت، از سیاست نخ نما و بی اثر تهدید و فشار تا اشاره به این موضوع واهی که ایران همچنان حامی تروریسم است! و مسائل حقوق بشر و موشک های بالستیک آن همچنان مورد نگرانی است! برای زیاده خواهی در زمان اجرای توافق است.
آنچه مسئولان و کارشناسان این عرصه باید بدان بیش از پیش توجه کنند دوران پساتوافق تا پساتحریم است دوران اول که از همان روز گذشته آغاز شده است، هیجانات واقعی و کاذب ناشی از این جمع بندی که هنوز به تصویب نهادهای قانونی نرسیده و فعالا" درحد یک بیانیه و جمع بندی است پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت و مصوبه مجلس شورای اسلامی و کنگره و نیز اتحادیه اروپا قابل ارزیابی است و دارای ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. ابعادی که کوچکترین کم توجهی به آن زیان های فراوانی به دنبال دارد و همچنان که در جمع بندی صد صفحه ای به صورت ریز به آن اشاره شده است، مهمترین آن رفع کامل و همزمان همه تحریم های ظالمانه در اولویت آنهاست.
دوران پساتوافق را نباید با هیجانات کاذب، غیر عقلانی و خیابانی آمیخت زیرا دادن آدرس غلط به مذاکره کنندگان است که معمولا" آنرا به رضایت ملت به تسلیم تفسیر می کنند و دشمن تلاش می کند مقاومت و مجاهدت های ملت را نادیده گرفته و اقلیت اندک مدهوش از توافق را به جای کل ملت جابزند. نگاهی به پوشش رسانه های آنان از فضای پساتوافق در ایران و پوشش گسترده خوشحالی ملت و ذوق زدگی برخی دولتمردان! موید همین مسئله است.
افکار عمومی به مدد رسانه های نوین و اجتماعی اکنون بیش از پیش پیگیر مسائل و موضوعات مختلف است و در این بخش نیز هرکس تلاش می کند لیدری جریانی را برعهده گیرد. عده ای نیز که مدعی مهندسی افکار عمومی هستند تلاش می کنند با جریان سازی های کاذب فضا را در اختیار گرفته و به سمت و سوهای مورد نظر سوق دهند. مسئله ای که گاها" با منافع ملی در تناقض است.
دوران پساتوافق را می توان دوران گذار چند ماهه ارزیابی کرد که پس از آن دوران پساتحریم در پیش است و آن نیز دورانی است که هریک از طرفین درباره آن ادعاهایی دارند که بسیاری از آنها عاری از حقیقت است. تعابیری نظیر بهشت بعد از تحریم، رشد اقتصادی بی نظیر، ارزانی، خروج بی سابقه از رکود و مطالبی از این دست که دستمایه سخنان برخی مسئولان و مدیران حوزه سیاسی و اقتصادی است برهمین اساس تعریف می شود.
این دوران نیز دوران عجیبی نیست و حداکثر آن دورانی است که چندسال پیش قبل از تحریم های ظالمانه بر ملت ایران، در چنین وضعیتی بودیم و قرار نیست شق القمر جدی در این دوران هم صورت گیرد و رجعتی به دوران پیش از تحریم است که ملزومات خود را دارد و البته شیوه مدیریت خود را می طلبد که ظرفیت های به وجود آمده در صورت عمل طرف های مذاکره کننده به متن توافق، را بایستی با مدیریت هوشمندانه، تدابیر حکیمانه و توجه جدی به اقتصاد و حتی سیاست مقاومتی آنرا مدیریت کرد که این ابزار از حالت چماق گونه خارج و به عنوان مولفه های قدرت ملی ایران در خدمت ملت و دولت ایران قرار گیرد.
در سالی که به تعبیر مقام معظم رهبری همدلی و همزبانی ملت و دولت ناگذاری شده و ملت با ایستادگی و مقاومت پشت سر نظام ایستاده و هزینه های آنرا در بالاترین سطح ممکن پرداخت کرده است بیش از این نباید دغدغه معیشت داشته باشد و از سویی دولتمردان که بر اثر ایستادگی ملت، حمایت های قاطعانه و بی شائبه رهبری معظم انقلاب و خون مطهر شهدای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و شهدای هسته ای، بهره بردار این اعتماد است، به تحقق دقیق متن توافق بپردازد و از تبدیل شدن آن به ابزاری برای قدرت نمایی، انتخابات مجلس شورای اسلامی، تخریب منتقدان دلسوز و تضعیف رقبا پرهیز کند.
دولت باید بداند این توافق حداقل کف خواسته های ملت بوده که به آن رسیده و گرچه زحمات زیادی برای آن کشیده شده اما سابقه عهدشکنی و نقض پیمان غربی ها را هیچ گاه نباید فراموش کند یا عزت و حکمت کشور را فدای مصلحت های کوتاه مدت کند و بداند ملت بزرگ ایران همچنان با روحیه مقاومت، ایستادگی و عزت مداری در مسیر انقلاب اسلامی، مبارزه با استکبار جهانی، محو اشغالگران قدس و فلسطین، حمایت از نهضت جهانی مقاومت ایستاده و همچنان که تاکنون هزینه داده،آماده مجاهدت و ایثارگری است.
دیدگاه شما