به گزارش بهارانه، دغدغه ی مهم این روزهای جوانان بهار چه می تواند باشد؟ هر چه باشد آیا می تواند امیدوار باشد که این دغدغه ها حل شدنی هستند؟
آیا سازمان مردم نهاد خانه ی امید و نشاط با این اسم زیبا و پر طمطراق می تواند از این دغدغه ها بکاهد؟
از بنده پرسیده شده که نظرم در باره ی این تشکل چیست؟
به عنوان کسی که آرزو دارم همیشه در بهار بمانم و هر خدمتی که از دستم بر می آید برای شهر زیبایم انجام دهم ،معتقدم اگرهر قدمی توسط هر کسی و هر نهاد غیر دولتی در راه آبادانی شهر برداشته شود در مجموع به نفع بهار است. حال می تواند خانه جوانان امید و نشاط باشد ویا سمن های دیگر که شاهد تلاش اعضای محترمشان هستم.
این سمن با این که عمر چندانی ندارد ولی می تواند با تکیه بر توان بالای آقای مرتضی بهادر بیگی در تحلیل رویدادها و ایجاد رابطه با مسئولین شهری و بهاری های مقیم تهران ، نمره ی قبولی بگیرد.
در نقد عملکرد هر چیزی باید دو روی سکه را دید. تولد این سمن مطمئنا زاده ی دغدغه های اجتماعی و فرهنگی بنیان گزاران آن است اما اولین نقدی که می خواهم بیان کنم این است که چرا از بین اعضای هیئت مدیره فقط اسم آقای بهادر بیگی شنیده می شود؟آیا نمی توان پرسید ایشان که همیشه دغدغه ی پیشرفت شهر توسط جوانان را دارند چرا خبری از دیگر همکارانش شنیده نمی شود؟
سوالی که پیش می آید این است که آیا این سمن با این فرم به کار گروهی اعتقاد دارد؟نباید این تشکیلات قائم به شخص و قدرت در دست یک نفر باشد.
نقد بعدی این است که برنامه های مناسبتی را خود ارگانها و سازمان های دولتی در دستور کار دارند پس چرا این سمن برنامه های مردمی و خود جوش ارائه نمی دهد؟اگر می خواهد شهر را به سوی نشاط و پویایی سوق دهد باید برنامه های متنوع و دست اول اجرا کند. نقد بعدی،این است که آیا اسم و رسم و شهرت این خانه واقعی است ویا فقط بادکنکی است که بادش کرده اند؟ به نظرم مسئولین این خانه باید صادقانه خود را در معرض انتقادات سازنده قرار دهند و بپذیرند که بخشی از مطرح بودنشان زاده ی تبلیغاتشان است.
بنده به عنوان شهروند بهاری ضمن تشکر و قدردانی از زحمات بی مزد و منت همه ی عزیزانی که در این چند سال خانه جوانان امید و نشاط را بنا نهاده و آن را گسترش داده اند ، خواهان آنم که در راه سخت پیش رو ایمانشان را به مردم شریف و به خصوص جوانان نخبه ی بهاری از دست ندهند و همچنان به ایثارشان ادامه دهند و دست به کارهای بزرگ بزنند.
در پایان این گونه حرفم را تکرار می کنم که این تشکل غیر دولتی باید در پرورش فعالان اجتماعی بکوشد. زیرا بشدت جای تفکر جوان در این شهر خالیست. این شهر به شدت نیازمند اتحاد افراد نخبه از هرطیف و گروه می باشد.
امیدوارم در انتخابات پیش رو این آرزوها تحقق یابد.
/سعید جلیلی هنرمند
دیدگاه شما