به گزارش بهارانه؛به نقل از کیهان از شروع جنگ جهانی اول که عملاً «هواپیما» به عنوان یک «سلاح نظامی» در آسمان مشاهده شد؛ فکر «دفاع هوایی» نیز بهوجود آمد. بر همین اساس درسال1312 خورشیدی، یگانهای «پدافند هوایی» در ایران شکل گرفت و پس از جنگ جهانی دوم و حمله متفقین به ایران، به طور عملی خرید تجهیزات پدافندی در دستور کار قرار گرفت و این اقدام تا اوایل پس از پیروزی انقلاب نیز با کم و کیف و تعریف مأموریتهای مختص به هر دوره از زمان ادامه داشت.
همواره پس از پیروزی انقلاب اسلامی و از دست رفتن پایگاه ثبات و آرامش ایالات متحده آمریکا و متحدین غربی آن در کشور و در منطقه، هر لحظه احتمال انجام توطئه و اقدامات خصمانه از سوی آنها علیه جمهوری اسلامی ایران متصور بود.
تا قبل از شروع جنگ تحمیلی، مأموریت «پدافند هوایی» عمدتاً دفاع هوائی از پایگاهها و ایستگاههای راداری و سایر نقاط حساس و حیاتی نیروی هوائی بود؛ اما بعد از شروع جنگ تحمیلی و حملات هوائی دشمن بعثی به نقاط حساس و حیاتی و مهم کشور، دفاع از این اماکن نیز در دستور کارقرار گرفت و بر عهده پدافند هوائی واگذار و نتایج شگرفی خلق شد.
با توجه به اهمیت پدافند هوائی در دوران دفاع مقدس و تجربیات آن دوران، مقام معظم رهبری و فرماندهی معظم کل قوا در سال 1387 دستور ادغام یگانهای پدافندی را در قرارگاهی با محوریت ارتش صادر کردند و پس از یک دهه در سال 1397 ساختار مجدداً تغییر کرد و«نیروی پدافند هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران » به عنوان یک نیروی مستقل تشکیل شد.
توسعه شبکه یکپارچه فرماندهی و کنترل در نیروی پدافند هوائی -افزایش پستهای دیدهبانی و مواضع موشکی- اضافه شدن سامانههای راداری، موشکی و توپخانهای- پوشش راداری سراسری در ارتفاعات مختلف، تنها بخشی از اقداماتی بود که پس از تشکیل نیروی پدافند هوائی صورت پذیرفته است.
نیروی پدافند هوایی، امروز و تا پیش از جنگ 12 روزه ایران با رژیم صهیونیستی در طی چند سال گذشته اقدامات مؤثر و مهم عملیاتی مختلفی را انجام داده است که بهطور شاخص و نمونه میتوان از نشاندن هواپیمای RQ-170 و انهدام پهپاد هرمس اسرائیلی و نشاندن هواپیمای ناتو در بندرعباس و صدها اقدام دیگر نام برد که در مقطع زمانی جنگ دوازده روزه نیز با تمام ابعاد به آنها اضافه شده و وجوه زیادی از رشادتها، سلحشوریها و قهرمانیهای این نیرو را برای ایران عزیزمان همانند دوران دفاع مقدس هشت ساله عیان ساخت که کمتر نسبت به آنها سخن گفته شده است.
پدافند قهرمان
جنگ ۱۲روزه تحمیلی که به لحاظ تاکتیکی در وسعت معنادار و بینظیر ایجاد «بحران» و «شوک» غیر قابل پیشبینی و غیر قابل باور و با هدف اختلال در سلسله مراتب شبکه فرماندهی و کنترل وضعیت جنگ، برای ایران آغاز شد؛ در همان ساعات اولیه، موازی با ترور فرماندهان نظامی، همراه با اقدامات شدید و سنگین مؤثر علیه سامانههای پدافندی و راداری با انجام حملات سایبری و فیزیکی بودکه به این طریق دشمن صهیونیستی میخواست با اختلال و یا تضعیف سامانههای پدافندی مسیر امن هوائی برای خود ایجاد کند؛ اما به گواه آمار و ارقام و به استناد نتایج و شواهد موجود و اظهارنظر کارشناسان جهانی و داخلی، میتوان گفت که پدافند هوائی ایران درخشانترین روزهای عملکرد خود از بدو تأسیس؛ حتی در مقایسه با سالهای هشت سال دفاع مقدس را در این 12 روز به دست آورد که به طور مسلم این نتایج تا سالهای بعد نیز قابل تفسیر و تحلیل از سوی کارشناسان زبده نظامی داخلی و جهانی است؛ هرچند که لااقل اقدامات ارتفاع پست و میانی پدافند در این ایام به طور شبانهروزی، بهخصوص بههنگام شب که خطوط قرمز رنگ لامنقطع پدافند در سطح شهر نمایان میشد و صدای فعالیت سامانهها بیامان و بیوقفه میپیچید؛ بر مردم عیان و اثبات شد.
مسلم است که این جنگ مثل جنگ هشت سال دفاع مقدس دارای نقاط ضعف و قوت و تجاربی بود که این تجارب ضمن ثبت در تاریخ باید برای برطرف کردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت مورد بازخوانی قرار گیرد که بهترین افراد برای این مهم، میتوانند پیشکسوتانی باشند که خود روزگاری پای سامانههای پدافندی تا لحظه آخر ایستادهاند و به رغم تحریمها و تهدیدها، در هشت سال دوره دفاع مقدس افتخارآفرینی کردند.
«نیروی پدافند هوایی» با تدابیر فرماندهی نیرو، امیرسرتیپ دکتر صباحیفرد بلافاصله بعد از توقف جنگ، بهمنظور تحلیل کارشناسی موضوع و برای بهرهمندی از تجارب پیشکسوتان با همّت و محوریت «مدیریت موزه و تاریخنگاری نپاجا» مجموعهای از مطالعات، پژوهشها و نشستهای تخصصی را رقم زد که در یکی از این نشستها، فارغ از ابعاد تاکتیکی و تجهیزاتی که شاید اکنون محل بازگویی آنها نباشد؛ به ابعاد شگرفی از اقدامات شجاعانه و دلیرانه و سلحشورانه کارکنان پدافند پرداخته شد که بهرغم فضای رسانهای موجود و گسترده تاکنون در هیچ محفلی این ابعاد بیان نشدهاند و هنوز این رشادتها آنگونه که باید -جهت کسب افتخار ملی- در معرض آگاهی و قضاوت مردم قرار نگرفته است.
امیرسرتیپ علیرضا الهامی، جانشین نیروی پدافند هوائی در این نشست، ابتدا ضمن خیر مقدم به پیشکسوتان و ارج نهادن به مقام رزمندگی آنها که حتی با وجود آنکه سالها پیش بازنشسته شدهاند؛ اما در طول جنگ 12روزه اعلام همکاری همهجانبه کرده بودند؛ این اقدام آنها را ستود و با برشمردن مباحث تخصصی و محورهای تاکتیکی و عملیاتی این 12روز، به نمونههایی از آنچه که کارکنان نیروی پدافند هوائی با شجاعت، دلیری، از خود گذشتگی و آگاهانه و با انتخاب هدف و مسیر خود رقم زدند-تحت عنوان شاهد و گواه بر اقدامات خالصانه و بیدریغ همکارانش برای میهن- به شرحی که در ادامه میآید اشاره کرد.
امیر سرتیپ الهامی در ابتدا با مرور خاطرات و نصایح هرکدام از پیشکسوتان که حکم استادی بر ایشان داشتند؛ تأکید کرد که در طول مسئولیت خود همواره تلاش کرده است تا تجارب و توصیههای پیشکسوتان را بهکار بگیرد؛ از جمله در جنگ 12روزهای که اهمیت پدافند هوائی بیشتر از هر زمان دیگر برای همه مردم و مسئولینی که باید تصمیمساز باشند شناخته شد.
منظومه فکری فرماندهی کل قوا و پدافند هوایی
جانشین نیروی پدافند هوایی، با ذکر خاطرهای از سردار شهید، غلامعلی رشید که هفت سال پیش و همچنین سال گذشته در طی یک رزمایش گفته بود؛ فرامین و تأکیدات رهبر انقلاب اسلامی و فرماندهی معظم کل قوا نسبت به پدافند هوائی را احصاء کرده است؛ مجموعه تأکیدات ودستورات رهبری مبنی بر اهمیت پدافند تا هفت سال پیش را بیش از ششصد مورد ذکر کرد و با برشمردن اهمیت این نوع توجه داهیانه فرماندهی کل قوا به پدافند هوایی، آن را نشان از شناخت دقیق رهبری از اهمیت پدافند هوائی و نقش مؤثر آن در امنیت، حیثیت و آبروی کشور ذکر کرد.
امیر سرتیپ، علیرضا الهامی، همچنین اهمیت پدافندهوایی را در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب با استناد به جملهای هم که ایشان بارها تکرار کردهاند اینچنین بازگو کرد: ایشان بارها فرموده اند«پدافند در اولویت اول است».
تقریباً همه مسئولان نظامی و سیاسی از چندین سال پیش میدانند که پدافندی که مورد تأکید ولایت فقیه است؛ هم نیاز به توجه بیشتر و هم نیاز به عملگرایی برای ارتقاء دارد و تنها با شعار نمیشود پدافند را ارتقاء داد. بنابراین توجه و عملگرایی و اطاعت از فرامین فرماندهی معظم کل قوا، سه رکن اصلی و مؤثر برای رشد توان دفاعی کشور در حوزه پدافند هوائی است که همه دیدند در جنگ 12روزه به رغم کاستیها چگونه با رشادت و سلحشوری و شهادتطلبانه پای کار ایستاد و مسلم است که تقدمبخشی و شناختشان نسبت به سایر امور، باید بیش از آن چیزی باشد که تاکنون به آن پرداخته شده است.
به حضور شما پیشکسوتان و مردم عزیزمان عرض میکنم که فرزندانتان و شاگردان شما در پدافند هوائی آنچه داشتند را در طبق اخلاص و در صحنه واقعی رزم بهکار گرفتند؛ همه ما در پدافند هوائی ارتش سعی کردیم رسم شاگردی را به جا بیاوریم.
شهید بوستان افروز
دانشجوی «دافوس» (دانشگاه فرماندهی وستاد) ما «سرهنگ علی بوستان افروز» که درس ایثار را در کلاس درس شما آموخته بود؛ برابر روش، وقتی که کلاسها در زمان جنگ تعطیل شد و حتی برای دانشجویان این دوره در یکی از اردوگاههای شمال محلی برای استراحت تعیین شد؛ به جای اینکه از این فرصت برای استراحت و برای در کنار خانواده ماندن با دو فرزند و همسر باردار خود استفاده کند؛ به اراده خودش به یگان برگشت و سامانه موشکی سنگینی تحویل گرفت و در یک نقطه کمینگاهی تا سه روز عملیات میکرد و اعلام کرده بود که برای هر خدمت عملیاتی آماده هست.
او سه شبانهروز تمام با تاکتیکهای متنوع و مختلف و کمینگاهی، دائماً در حال جابهجایی و عملیات بود؛ اما به هر حال دشمن با همه ابزارها و تجهیزاتی که دنیای غرب هم به او کمک کرده بودند؛ محل اختفای او و سامانه را کشف کرد و در لحظهای که به اتفاق تیم عملیاتی آماده میشد برای جابهجایی دیگری - در حالی که شخص من نیم ساعت قبل دستور تعویض محل را داده بودم و درست به هنگامی که او با فرمانده گروه تهران مشغول صحبت و کسب تکلیف بود- او را زدند و او شهید شد؛ در حالی که بدون هیچ ممانعتی میتوانست از استراحت دوره دافوس استفاده کند.
شهید محمد علیزاده و تعمیر «هایپاور»
شهید «سرهنگ محمد علیزاده» در فردو نفر فنی بود. وقتی «هایپاور» خراب میشود به همه همکارانش میگوید بروید؛ من امروز فرمانده فنی این شیفت هستم و از همه ارشدتر هستم. دستور میدهم که همه بروند؛ دشمن الان بالای سر ما هست و من خودم پای دستگاه برای تعمیر میمانم. پیراهنش را درمیآورد و به تنهائی شروع به تعمیر دستگاه میکند. همکارانش اصرار برای ماندن میکنند ولی او همه را به زور میفرستد و لحظاتی بعد در حالی که او به تنهائی کنار رادار و هایپاور برای تعمیر بود دشمن دستگاه را میزند و او هم همانجا شهید میشود.
سرباز فهیم و پای کار
مورد دیگری در روز اول و ساعت اول جنگ 12روزه در تبریز داشتیم که رادار هایپاور یکی از سایتهای زمین به هوا را دشمن زده بود. فردای آن روز تیم فنی ما میرود برای جابهجایی رادار هایپاور و جایگزینی تاکتیکی آن. فرمانده گروه که میخواهد جهت نظارت به سمت محل جابهجایی برود؛ سرباز دفتر فرماندهی آن قدر فهم دارد که میگوید امیر! من هم میخواهم با شما همراه بشوم. فرمانده در ابتدا مخالفت میکند؛ اما با اصراری که سرباز برای کمک به تیم فنی و جابهجا کننده دارد قانع میشود و به همراه فرمانده به محل میروند. مدت زمانی به اتفاق چند نفر دیگر در آنجا مشغول میشوند؛ اما در همانجا این سرباز هم به اتفاق چهار سرباز دیگر و یک سرکار استوار شهید میشوند. این نوع شهادت سرباز آگاهانه بود که میدانست به دل میدان خطر میرود.
پایان خدمت و 12روز خدمت انتخابی
ما سرباز دیگری در گروه تهران داشتیم که پنجشنبه یعنی 22 خرداد کارت پایان خدمت میگیرد و تخصص اسکایگارد داشت.
شبی که فردا او میخواست پادگان را ترک کند؛ جنگ شروع میشود اما او تا پایان جنگ که دوازده روز طول کشید به رغم اینکه از او میخواهند برود و حتی به او میگویند که حضورش در پادگان غیرقانونی است؛ نمیرود و میگوید: «تا جنگ هست من هم هستم» در حالی که کارت پایان خدمتش داخل جیبش بود و میتوانست بدون هیچ مشکلی برود.
سرهنگ نریمانی و اتاق عملیات
«سرهنگ نریمانی» افسر عملیات رادار تبریز، در اتاق عملیات ساعت 5:10 صبح روز 23 خرداد، روز اول و ساعات اولیه جنگ، بعد از اسکرمبل اول میگ 29 که ساعت 3:30 صبح بوده و او را به مقصد رسانده و بعد از انجام مأموریت بازگردانده در حالی که سوخت هواپیما به اتمام رسیده؛ آماده میشود برای اسکرامبل دوم.
این درحالی است که میداند از حدود یک ساعت قبل بعضی از مراکز کنترل عملیات شبکه یکپارچه پدافند هوائی دچار آسیب شدهاند و هر لحظه ممکن است محل ایشان نیز هدف قرار گیرد (البته هر مورد که هدف قرار میگرفت در عرض چند ثانیه شبکه جایگزین بهکار گرفته میشد و حتی یک لحظه هم در مدیریت شبکه یکپارچه خدشهای وارد نشد و نمیشود) اما او ابتکار و فرماندهی را از دست نمیدهد و سایر همکاران را از اتاق عملیات به دستور خودش خارج میکند تا دیگران آسیب نبینند و به تنهائی آنجا میایستد تا عملیات اسکرمبل و هدایت را تا لحظه آخر انجام بدهد. ولی در نهایت چهار موشک به اتاق عملیات برخورد میکند و او زیر آوار میماند که بعد از 12 ساعت حدود ساعت 18 عصر از زیر آوار بیرون آورده شد و الحمدلله بهرغم آسیبهایی که از ناحیه دو پا داشت و چندین عمل جراحی هم صورت گرفت کماکان با روحیه و شاداب هست و میخواهد به خدمت بازگردد. متاسفانه در آن حمله وحشیانه دشمن هم چند نفر ازکارکنان به شهادت رسیدند.
در محضر اساتید و پیشکسوتان عزیز باید اعتراف کنم که تا دلتان بخواهد از این رشادتها و از خود گذشتگیها و سلحشوریها داشتیم که از شاگردی شما پیشکسوتان محترم و رزمندگان دوران دفاع مقدس آموختیم.
من کارشناسی را دیدم که اسمش را اکنون به یاد ندارم اما درخصوص این جنگ و تطبیق توانمندیهای دو طرف حدود یک هفته بعد از جنگ تحلیلی داشت و صحبتهایی کرد که جالب توجه بود و میتوان آن را مبتنی بر واقعیت میدان دید.
تحلیل کارشناسی
او میگفت: تجربه پدافند ایرانی که قبل از انقلاب در اختیار مستشاران آمریکایی بوده و بعد از پیروزی انقلاب نیز روی پاهای خودش ایستاده حتی با تکیه بر تجارب طول دفاع مقدس هشت ساله و بعد از آن هم با تجربه پدافند رژیم صهیونیستی متفاوت است.
رژیم صهیونیستی قریب به هفتاد و پنج سال در زمینه پدافند با تجهیزات بسیار پیشرفته و با آخرین فناوریهای دنیا در حجم زیاد و تنوع بالا و در وسعت بسیار کوچکی نسبت به جغرافیای سرزمینی ما توانسته است آنجا تجمیع و از خود دفاع کند؛ اما همه دنیا دیدند که این همه تلاش او و پشتیبانیهای جهان کفر امنیت او را تأمین نکرد و موشکهای ایران به قلب تلآویو رسید و آسیبهای جدی به دشمن وارد نمود.
رژیم صهیونیستی از پشتیبانی اطلاعاتی عظیمی برخوردار است که علاوهبر ماهوارههای خودش وآمریکا و ناتو و اشراف اطلاعاتی هواپیماهای جاسوسی مختلف، رادارهای دوربرد بعضی از کشورهای منطقه نیز به کمکش آمدند.
تقابل تجربه، تجهیزات و اطلاعات
در واقع میتوانیم بگوییم که تمام امکانات شناسایی دنیا و مشورتهای کارشناسی لازم در اختیار او بود تا بتواند بر پدافند هوائی ما فائق بیاید و شما به آن اضافه کنید این موارد را که قبل از حمله به ما، سامانههای پدافندی پاتریوت و تاد آمریکایی در آنجا تقویت شدند و از رادارهای دوربردی که در بعضی از کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز بوده استفاده کردند. این یک مقایسهای هست که کارشناسان واقعی دنیا میتوانند آن را انجام بدهند که پدافند ما با چه امکانات و تجهیزات و تجربهای در مقابل امکانات و تجهیزات و تجربه رژیم صهیونیستی ایستاد.
بر اساس دادهها و دریافتهای موجود، تمام فنآوری روز دنیا در اختیار رژیم صهیونیستی بود و بهصورت فوق تخصصی به جنگ الکترونیک با ما آمده بودند تا حدی که این جنگ را در حوزه مکانیکی بعضی از تجهیزات نیز ما درک میکردیم؛ اما بچههای ما در گردانهای نگهداری خلاقیتهایی به خرج دادند که توانستند بر تمام تکنولوژی دشمن در صحنههای نبرد غالب شوند و بچهها از تمام ظرفیتها، خلاقیت و سواد و تجربه استفاده کردند و در کنار آنها روحیه رزمندگی را نیز به کار گرفتند.
شوخی با «سامانه مجید»
ما در تمام موارد اقدامی از جمله حوزه هاگ، اسکای گارد، رادار، 15خرداد، سامانه تلاش و سامانههای موشکی دور برد مثل S200 و سامانه مجید که شاهکار بود؛ حرف برای گفتن داشتیم و داریم که هرکدام به نوبه خود خوش درخشیدند. بچههای ما بعد از جنگ در تمجید از بعضی از سامانهها شوخی خاصی با سامانههای خودمان دارند؛ از جمله با «سامانه مجید» که گفته میشود: الحمدلله سامانه مجید خرج خودش را با اصابتهایی که به اهداف و بهویژه به پهپادهای هرمس رژیم منحوس صهیونیستی داشت در آورد. هرمسها روزهای اول با ارتفاع پایین برای شناسایی میآمدند و علاوه بر شناسایی با دو خشاب چهارتایی یعنی با هشت تیر به سمت اهداف میآمدند که با عملکرد برازنده سامانه مجید ارتفاع خودش را به 24 هزار پا افزایش داد.
ما درخشیدیم
بچههای دوشپرتاب ما کاری کردند کارستان که به مرور بازگو خواهیم کرد. در همه سامانهها به لحاظ تاکتیکی و به لحاظ گسترش و آمایش، ما درخشیدیم؛ گرچه! آسیبهای جدی هم داشتیم که با توجه به همان موضوع تجربه و تجهیزات و فنآوری و اطلاعات باز هم قابل تحلیل است.
ما همین الان هم محتاج دعای خیر و تجارب و نقطه نظرات کاربردی شما در صحنه هستیم و جلسات کارشناسی و کسب تجارب با سایر عزیزان پیشکسوت در حوزه تاکتیکی و در حوزه بهینهسازی تاکتیکها و سلاحها نیز برگزار میشود؛ تا اگر نیاز به، بهروزسانی است انجام بدهیم و آنچه را که در اختیار داریم بتوانیم بهصورت مؤثر به کار بگیریم.
در پایان باید عرض کنم که این جنگ، هم بر ما و هم بر دنیا ثابت کرد؛ همانگونه که جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی هشتساله تنها بود؛ کماکان نیز تنها هست. در این جنگ و حتی بعد از آن، این تنهائی بیشتر نمود پیدا کرد و ما با توکل بر خدا و با تکیه بر توان داخلی دستمان روی زانوی خودمان میگذاریم و همیشه آماده هستیم.
پیش از صحبتهای امیرسرتیپ علیرضا الهامی جانشین نیروی پدافند هوایی، مدیر موزه و تاریخ نگاری نپاجا، امیرسرتیپ دوم ستاد اباذر جوکار با مرور عملکرد پدافند هوائی در طول هشت سال دفاع مقدس و ارائه آمار و ارقام، جنگ دوازه روزه را نیز حماسهای بیبدیل و ماندگار توصیف و تجارب پیشکسوتان و مهمانان حاضر را بسیار ارزشمند و ارزنده توصیف کرد که هدف از اینگونه نشستها بهرهمندی از تجارب و نقطه نظرات آنان است. امیر جوکار با نقبی روایتگونه بر تاریخ دفاع مقدس چنین گفت:
نیروی پدافند هوائی به طور کلی بعد از انقلاب اسلامی و در طول هشت سال دفاع مقدس، یک فرماندهی مستقل و عمده از نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی بود که خدمات شایستهای ارائه داده است و شما پیشکسوتان و بزرگان پدافند خدمات شایسته و مؤثری داشتید که آنگونه که باید و شاید به مردم بازگو و معرفی نشده و اگر جنگ و دفاع مقدس 12 روزه اخیر به وجود نمیآمد؛ شاید باز هم بسیاری از زحمات پدافند و ضرورت پرداختن به آن را هم کسی احساس نمیکرد.
سلام و خیر مقدم به امام(ره)
عموماً اقدامات پدافند چنین بوده که همانند خودکار سفید میباشد و همواره با وجود تلاشها و زحمات فراوان دیده نشده؛ پدافند هوائی را قطعاً میتوان اولین نهاد سازماندهی شده متصل به انقلاب اسلامیدانست؛ چرا که 12بهمن سال 57 وقتی هواپیمای حضرت امام(ره) وارد کشور شد، رادار تبریز اولین جایی بود که به ایشان سلام و خیر مقدم (first salute)گفت و به انقلاب پیوست و همواره در رکاب بود.
خیلی از سازمانها و دستگاهها در طول دفاع مقدس به اقتضاء شرایط امکان داشت که منفعل و به دور از آمادگی برای جنگ باشند؛ اما پدافند هوائی با توجه به ماهیت عملیاتی و وظیفه ذاتی خود هیچگاه نمیتوانست در حالت انفعال و یا خنثی باشد و رادارها و سامانههای خودش را خاموش نگه دارد و نسبت به انجام مأموریت خود منفعلانه برخورد کند.
تجاوزات رژیم بعث پیش از پیروزی انقلاب
قبل از انقلاب بیش از حدود 370 بار تجاوز هوایی، دریایی و زمینی بوده که بیش از 210 مورد آن هوائی بوده؛ پدافند همه آنها را ثبت و ضبط کرده، درگیر شده و اقدام تاکتیکی به تناسب هرکدام از آنها داشته و با توجه به ماهیت اولیه «هوا پایه» بودن پدافند، اسکرامبل، درگیری و شناسایی اولیه را در مورد آن 210 مورد تجاوز انجام داده. در 20ماهه اول پیروزی انقلاب تا شروع جنگ تحمیلی، پدافند هوائی یک واحد عملیاتی و فعال بوده که علیرغم مشکلات که سازمانها و دستگاههای نیروهای مسلح داشتند؛ اما پدافند مأموریتهای خود را متوقف نکرد.
در 31 شهریور1359 و ابتدای شروع دفاع مقدس، میتوان به جرأت گفت که آمادهترین بخش نیروهای مسلح پدافند هوائی بوده؛ چرا که بهرغم وجود مشکلات متعدد حتی در سلسله مراتب و ابلاغ دستورها باز هم در روز اول جنگ ما یکی از هواپیماهای متجاوز را در همدان منهدم کردیم و در بخش هواپایه درخارک دو فروند هواپیما را مورد هدف قرار دادیم و در ادامه، در طی چهل و پنج روز اول جنگ، یکصدو پنج هواپیمای دشمن را منهدم ساختیم که با بهرهگیری از سامانههای هواپایه و زمینپایه این اقدامات را انجام دادیم.
نکتهای که قابل توجه است و در تاریخ نبردهای نظامی بیسابقه و ماندگار، این هست که در حدود چندماهی که از زمان شروع عملیات ثامنالائمه(ع)که پنجم مهر 1360 بودتا سوم خرداد 1361که عملیات بیت المقدس به نتیجه رسید و چهار عملیات بزرگ برای آزاد سازی هفتاد درصد اراضی از دست رفته و اشغال شده صورت گرفت؛ پدافند هوائی موفق شد یک نیروی هوای کامل را با سرنگون ساختن 133 فروند هواپیمای دشمن از رژیم بعثی بگیرد؛ مسلم است که این همه حاصل و میسر نمیشد جز با تلاش و کوشش شما پیشکسوتان که با تدابیر و اقدامات خاص در حوزه اجرائی و عملیاتی توانستید تاریخ را رقم بزنید.
آموزش ناقص آمریکاییها
میدانیم که آن مقطع زمانی برای شما میتوانست سختترین دوره خدمتی باشد و هر لحظه سامانهها باید ضمن اجرای مراحل گسترش، آماده و یا باز آماد میشدند. قطعاً روزهای اول شروع کار با سختیها و چالشهای خاص مواجه بوده.
خاطرهای از امیر دستجردی عرض کنم که میگفت:«در شروع جنگ، وقتی به ما گفتند در بوشهر سامانه هاگ مستقر کنیم به مشکلات زیادی برخوردیم که بخشی از آنها به دلیل آن بود که آمریکاییها آنگونه که باید بهخوبی و به نسبت نیاز، آموزشهای لازم را به ما نداده بودند و علاوه بر آن، تا آن زمان رزمایش خاصی نیز صورت نگرفته نبود تا ما بتوانیم در مسیر عملیاتی شدن این سامانهها قرار بگیریم» اما طول جنگ و تجربههای مکرر نشان داد که سامانه هاگ به عنوان یکی از سامانههای مؤثر برای ارتفاع متوسط چگونه توان هوائی دشمن را گرفت یا سامانههای ارتفاع کم مثل توپهای
23 و 35 چگونه ایفای نقش کردند.
هفتاد و هفت هزار جابهجایی
جامعه آماری ما بازگوکننده آن هست که ما در طول دفاع مقدس قریب به هفتاد و هفت هزار جابهجایی سامانههای پدافندی ارتفاع پایین را برای پوشش حدود سیصد و چهل نقطه حیاتی و حساس پدافندی داشتیم که به طور متوسط در هر نقطه، حدود سه الی چهار یا حتی شش سامانه پدافندی از انواع مختلف را مستقر کرده بودیم.
همه این موارد در حالی بود که قبل از پیروزی انقلاب، اصلاً مأموریت اینچنینی برای پدافند در نظر گرفته نشده بود و مأموریت پدافند تنها حفاظت از پایگاههای هوائی بر اساس سامانههای زمین پایهای مثل هاگ و راپیر توپهای 23 و 35 میلی متری بود و تعریفی از آنچه که بعدها تحت عنوان حفاظت از مناطق حیاتی و حساس شکل گرفت وجود نداشت.
جنگ و دفاع مقدس که شروع شد ما متوجه شدیم که دفاع هواپایه به تنهائی پاسخگوی نیاز ما نیست و رژیم بعثی به منابع و نقاط حیاتی و حساس ما دسترسی دارد و دشمن توان عملیاتی هواپایه زیادی داشت که میتوانست حتی به شمالیترین نقطه ما از جمله نیروگاه نکا نیز آسیب وارد کند؛ لذا ما باید توان زمین پایه خودمان را افزایش میدادیم و همانطور که میدانید در طول جنگ سامانه «اسکای گارد» نیز خریداری شد و سامانههاگ نیز تا حد ممکن و از طرق مختلف تقویت شد.
والفجر 8 نقطه عطف
تجربههای چند سال اول جنگ به ما کمک کرد تا در عملیات «والفجر 8 » با درایتی که شهید ستاری داشت بخش زیادی از توان هوائی دشمن، یعنی 87 هواپیما را ساقط کنیم و یا در عملیات مرصاد، پدافند توان پشتیبانی هوائی رژیم بعثی از منافقین را کاملاً گرفت و 17 فروند از هواپیماهای دشمن در این عملیات مورد اصابت قرار گرفت تا نیروهای رزمنده زمینی بتوانند اقدامات عملیاتی خود علیه منافقین و رژیم بعث را داشته باشند.
به جرأت میتوان گفت؛ پدافند هوائی نقش بیبدیلی در شریان اقتصادی کشور در دوره دفاع مقدس داشت که حفاظت خارک و صدور نفت متکی به حضور و ایفای نقش پدافند بود. این در حالی بود که خارک همواره در وضعیت قرمز و در سه حالت خودش(پررنگ، کمرنگ و فوقالعاده) قرار داشت و دشمن در مقطعی از زمان جنگ نه تنها با هواپیماهای که همیشه در اطراف جزیره خارک بودند حمله میکرد؛ بلکه طوری برنامهریزی کرده بودکه هر شب ساعت 19 حملات موشکی داشت و از جنگندههای دور ایستای اجارهای «سوپر اتاندارد» هم استفاده کرد.
هرکدام از این وضعیتهای قرمز مختص به زمانی بود که باید پدافند اقدامات مؤثر عملیاتی برای حفظ جریان صدور نفت انجام میداد و تا روز آخر نیز در حالیکه 53 هواپیمای دشمن را در طول جنگ در این جزیره ساقط کرد اجازه نداد که شریان حیاتی اقتصادی کشور دچار اختلال شود و همواره صدور نفت از هر دو اسکله «آذر پاد» و «تی» انجام میپذیرفت.
ساقط کردن 53 فروند هواپیما در خارک، یعنی فلج کردن بخشی از توان هوائی و تجهیزاتی دشمن و آنچه که گفته میشود نیروی هوائی صدام سه بار خودش را بازسازی کرد؛ ادعای کمی نیست و بر اساس همین اقدامات پدافند بوده.
پدافند در مجموع در طول هشت سال دفاع مقدس، توانست 668 هواپیمای دشمن را به استناد اسناد تأیید شده و حتی تا نهصد هواپیما براساس بعضی از اسناد و روایتها ساقط و از چرخه عملیاتی خارج کند و همه اینها حاصل نشده است جز با زحمات، همت و اراده و تدابیر شما که امروز در خدمت شما هستیم تا از شما درخصوص تجربیاتتان بیشتر بشنویم.
در پایان این نشست صمیمی و پیش از آیین تجلیل از پیشکسوتان، دو تن از پیشکسوتانی(امیر سرتیپ ارژنگی معاونت فاوا و امیر سرتیپ دوم حجتالله اسدی جانشین پدافند هوائی در دوران دفاع مقدس) که تجارب ارزندهای درخصوص موضوعات مختلف تجهیزاتی و تهیه و خرید آنها از کشورهای مختلف در طول بعد از انقلاب داشتند؛ خاطراتی از مشقتهای تهیه و خرید تجهیزات و بدعهدیهای طرفهای مقابل بیان کردند که به مرور، این خاطرات را بازگو خواهیم کرد.
عزیزالله محمدی(امتدادجو)

دیدگاه شما