به گزارش بهارانه؛در سرزمین غزه، جایی که آسمان آبیاش با دود و غبار محاصره شده، کودکان بیگناهش با چشمانی پر از امید و دستانی خالی از غذا به استقبال روزی دیگر میروند. اینجا، جایی که هر طلوع خورشید برای کودکانش یادآور کمبود نان و آب است، گرسنگی همچون سایهای تاریک بر زندگیشان گسترده شده است.
کودکان غزه، این فرشتگان کوچک، با چهرههایی که از معصومیت و بیپناهی سخن میگویند، در کوچههای باریک و پر از گرد و خاک بازی میکنند؛ بازیهایی که صدای خندههایشان در میان صدای بمبها و گلولهها گم میشود. آنها با پاهای برهنه و لباسهایی کهنه، همچون قهرمانانی کوچک در برابر طوفان گرسنگی میایستند.
مادران غزه، با دستانی که از کار و تلاش خستهاند، هر روز به دنبال راهی برای سیر کردن شکم فرزندانشان هستند. آنها با چشمانی پر از اشک و قلبی پر از امید، از خداوند میخواهند که روزی برسد که کودکانشان بدون درد گرسنگی به خواب روند. آیا صدای فریادشان به گوش جهانیان خواهد رسید؟
کودکان غزه با قلبهایی پر از عشق و آرزو، همچنان به آیندهای روشن امیدوارند؛ آیندهای که در آن، دیگر خبری از گرسنگی و درد نخواهد بود. آنها همچنان با دستان کوچکشان، به دنبال ساختن دنیایی بهتر هستند، دنیایی که در آن، هر کودک بتواند با شکمی سیر و قلبی شاد زندگی کند.