به گزارش بهارانه به نقل از ایسناٰٰٰ
منطقه همدان، این افراد بیمارانی هستند که تمایل شدیدی به تغییر جنسیت دارند. شاید برای ما که از شرایط پایدار روحی و جسمی برخورداریم درک این موضوع سخت باشد که وضعیت روحی این افراد به حدی آنها را در تنگنا قرار میدهد که تمایل دارند با عمل جراحی جنسیت خود را تغییر دهند تا به یک شرایط پایدار روحی دست یابند.
ترنسسکشوالها گرچه از وضعیت جسمی کاملا نرمالی برخوردارند و هیچگونه تفاوتی با انسانهای معمولی ندارند اما شرایط روانی ناپایدار و تمایل شدید این افراد به تغییر جنسیت، آنها را بر این میدارد که از این حصار محبوس شده در آن رهایی یابند و به فکر تغییر جنسیت بیفتند.
تَراجِنسیها، از همان سنین کودکی، بدون اینکه شناختی از جنسیت مخالف خود داشته باشند، رفتارها و گرایشات جنس مخالف را از خود بروز میدهند و با گذر زمان به شدت احساس میکنند اشتباه متولد شدهاند چرا که قریب به اتفاق رفتارهایشان متعلق به جنس مخالف است.
درصورتی تراجنسیها این رفتارها را از خود بروز میدهند که همواره خانواده و جامعه از آنها انتظار دارند رفتارهایی متناسب با جنس خود داشته باشند و آنها را به علت انجام رفتارهایی برخلاف جنس ظاهریشان سرزنش میکنند. حال این دوگانگی بین سرزنشهای اطرافیان و فشارهای درونی این افراد، تبدیل به بحرانهای جدی در فرد میشود به طوریکه گهگاه این بحران به وجود آمده در فرد منجر به خودکشی او میشود.
ویژگی ترنسسکشوالها، تعلقخاطر آنها به جنس مخالف
روانشناس بالینی سازمان بهزیستی استان همدان در گفتوگو با خبرنگار ایسنا از جمله ویژگیهای ترنسسکشوالها یا تراجنسیها را تعلقخاطر آنها به جنس مخالف خواند و اظهار کرد: این افراد به هیچ وجه از وضعیت جسمانی خود راضی نیستند و تمام کارکردها و تمایلات جنس مخالف را دارند.
دکتر "مجید فرهمندثابت" با تاکید بر اینکه این افراد با افرادی که خواهان آزادی بیشتر هستند متفاوتاند، افزود: ترنسها به هیچوجه نمیتوانند جنسیت خود را بپذیرند بنابراین این افراد را با افرادی که دوست دارند از جنس مخالف باشند باید تمیز داد.
فرهمندثابت با بیان اینکه تاکنون علل مشخصی به صورت 100 درصدی برای این بیماری شناخته نشده است، افزود: در بروز این بیماری علل زیستی نقش مهمتری دارد گرچه خانوادهها تصور میکنند این اختلال به علت رفتارهای دوران کودکی در این افراد به وجود آمده است؛ به عنوان مثال یک دختر لباسهای پسرانه پوشیده است و یا اینکه یک پسر در دوران کودکی با اسباببازیهای دخترانه بازی کرده است.
آمار دقیقی از جمعیت این افراد در دست نیست
وی با تاکید بر اینکه به طور دقیق جمعیت این افراد را نمیتوان بیان کرد، یادآور شد: بسیاری از این افراد ممکن است به علت واکنشهای شدید خانواده و بازتابهای جامعه مشکلات خود را مطرح نکنند و برخی نیز بدون مراجعه به بهزیستی اقدام به عمل تغییر جنسیت میکنند بنابراین آمار دقیقی از این افراد در دست نیست اما به طور معمول از هر 100 هزار نفر در دنیا، یک نفر به این اختلال مبتلاست.
این روانشناس با تاکید بر اینکه تقریبا در همه این موارد ترنسها برای تغییر جنسیت با مقاومت خانوادهها مواجه میشوند، تصریح کرد: گرچه جامعه نمیتواند این موضوع را بپذیرد اما عمل جراحی ترنسهایی که میخواهند به زن تبدیل شوند بسیار مشکلتر از ترنس هایی هستند که با عمل جراحی تبدیل به جنسیت مرد میشوند.
ترنسها با همجنسبازها و دوجنسیتیها متفاوتاند
فرهمندثابت ادامه داد: اختلال به وجود آمده در ترنسسکشوالها وراثتی است اما در همجنسبازها یادگیری علت عمده بروز رفتارهای آنهاست.
وی با تاکید بر اینکه مبدلپوشها یا همجنسبازان با پوشیدن لباسهای جنس مخالف تحریک میشوند، افزود: ترنسها با پوشیدن لباسهای جنس مخالف نه تنها تحریک نمیشوند بلکه احساس شرم و گناه نیز ندارند اما همجنسبازان با پوشیدن لباسهای جنس مخالف احساس گناه کرده و معمولا در خلوت این لباسها را به تن میکنند.
فرهمندثابت ادامه داد:گرچه ترنسها از جنسیت خود راضی نیستند اما همجنسبازان از جنسیت خود کاملا راضی هستند اما دوست دارند با افراد همجنس خود باشند.
وی در خصوص افراد دو جنسیتی نیز اظهار کرد: این افراد با ترنسها کاملا متفاوتاند چراکه ترنسها فقط به لحاظ روحی و روانی دچار این اختلال هستند و هیچ تفاوتی از لحاظ جسمانی با افراد معمولی جامعه ندارند اما دوجنسیتیها تلفیقی از جنس مرد و زن هستند که با عمل جراحی با جنس غالب میگرایند و بعد از عمل جراحی میتوانند بچهدار شوند این درحالیست که ترنسها بعد از عمل جراحی قادر به فرزندآوری نیستند.
مشکلات ترنسها بازتابهای شدید جامعه است نه اختلال هویت جنسی
این روانشناس خاطرنشان کرد: اغلب مشکلات ترنسکشوالها نپذیرفتن جامعه و خانوادههای و ترد این افراد است و تنها 30 تا 40 درصد مشکلات این افراد به اختلال هویت جنسی مربوط میشود درصورتیکه اگر خانواده و جامعه آگاهی درستی از این بیماری داشته باشند بسیاری از مشکلات این افراد تقلیل مییابد.
هیچ آزمایشی نمیتواند بروز این مشکل را تشخیص دهد
وی با تاکید بر اینکه هیچ تست و آزمایشی وجود ندارد که ترنسها را از دیگر افراد افتراق دهد، افزود: گر چه تنها راه تشخیص این بیماری فقط از طریق آزمونهای روانشناسی است اما بعد از مرگ فرد و با شکافتن مغز او پزشکان به وجود این اختلال پی میبرند.
وی با بیان اینکه پزشکان بادقت و حساسیت بسیاری رواندرمانی این افراد را انجام میدهند، تصریح کرد: روند درمان این افراد یکسال به طول میانجامد و در این یکسال 30 جلسه برای این افراد کلاسهای روانشناسی برگزار میشود همچنین در کشورهای دیگر این افراد ملزم هستند دو سال لباسهای جنس مخالف را بپوشند و در صورت رضایت عمل جراحی شوند.
ترنسها بعد از عمل جراحی قادر به فرزندآوری نیستند
این روانشناس بیان کرد: ترنسها قبل از عمل تغییر جنسیت قادر به بچهدار شدن هستند اما پس از عمل نمیتوانند بچهدار شوند و تاکنون علم روز نتوانسته است به دانشی در خصوص زادآوری این افراد بعد از عمل دست یابد.
فرهمندثابت با بیان اینکه دارو درمانی نمیتواند مشکلات این افراد را مرتفع کند، تصریح کرد: تنها راه حل این مشکل عمل جراحی است چرا که ذهن و فکر این افراد تغییرپذیر نیست.
وی با بیان اینکه شرایط روانی این افراد با عمل تغییر جنسیت بهبود پیدا میکند، عنوان کرد: بهبود شرایط روانی این افراد در گرو حمایتهای خانواده و اجتماع است اما اگر بعد از عمل این افراد حمایت نشوند آسیبهایی جدی فرد و جامعه را تهدید خواهد کرد.
عمل تغییر جنسیت مجوز شرعی و قانونی دارد
فرهمندثابت تصریح کرد:با توجه به فتوای امام خمینی(ره)، دادگاه و پزشکی قانونی مجوز این عمل را صادر میکنند و به لحاظ شرعی مشکلی ندارد.
وی با تاکید بر اینکه این عمل در استانهای تهران و مشهد صورت میگیرد، ادامه داد: ترنسها بعد از عمل جراحی ممکن است از مدل عمل انجام شده ناراضی باشند و تصور کنند که بعد از عمل عینا اندام جنسی جنس مخالف را پیدا میکنند اما به ندرت و میتوان گفت که مواردی اتفاق نمیافتد که تشخیص فرد و پزشکان افتراقی باشد چرا که روند درمان آن بسیار حساس و موشکافانه است.
زمان تاثیری در حل این بیماری ندارد
مددکار اجتماعی سازمان بهزیستی استان و عضو در ارتباط مداوم با ترنسها به خبرنگار ایسنا گفت: زمان تاثیری در حل این بیماری ندارد چرا که اگر این افراد در زمان کودکی هم به پزشکان مراجعه میکردند این بیماری حل شدنی نبود.
"فاطمه بهنامجو" روند درمان این بیماری را برشمرد و تصریح کرد: در ابتدای امر این افراد به سازمان بهزیستی مراجعه میکنند و یا اینکه از سازمانها و نهادهای دیگری به این ارگان ارجاع داده میشوند سپس روانشناسان بهزیستی با مصاحبه و تشکیل یک یا دو جلسه کلاسهای روانشناسی، تشخیص اولیه را انجام میدهند.
وی ادامه داد: با تشخیص اولیه روانپزشک بهزیستی، این افراد به رواندرمانی 30 جلسهای خصوصی ارجاع داده میشوند سپس با مشخص شدن قطعی این بیماری توسط روانپزشکان، به دادگاه و سپس به پزشکی قانونی ارجاع داده میشوند و پزشکی قانونی نیز نتیجه نهایی را به دادگاه ارسال کرده و دادگاه نیز مجوز این عمل را صادر میکند.
وی تصریح کرد: با ارائه مجوز به بهزیستی، حمایتهای درمانی و تخفیفاتی از سوی این ارگان برای عمل جراحی، هورمون درمانی و لیزرتراپی این افراد صورت میگیرد.
بهنامجو ادامه داد: بهزیستی جلسات مشاوره متعددی برای خانوادههای این افراد برگزار میکند، این خانوادهها در ابتدا به سختی این موضوع را میپذیرند و مقاومت میکنند اما با مشاورههای متعدد مشکلات فرزندانشان را میپذیرند.
وی با تاکید بر اینکه سطح آگاهی خانوادهها در پذیرش آنها تاثیر بسزایی دارد، افزود: با افزایش آگاهی مردم و خانوادهها بسیاری از مشکلات این افراد تقلیل مییابد.
مهارتهای فردی در روحیه این افراد تاثیر بسزایی دارد
مددکار اجتماعی سازمان بهزیستی بیان کرد: برخی ترنسها که از مهارتهای فردی بالاتری نسبت به دیگر افراد برخوردارند پس از عمل جراحی دارای روحیه پایدارتری هستند چرا که تحصیلات و اشتغال میتواند دلگرمی خوبی برای این افراد باشد.
وی ادامه داد: گرچه حمایتهای عاطفی نقش عمدهای در روحیه این افراد دارد اما با داشتن مهارتهای فردی نیز وضعیت این افراد پس از عمل بسیار بهتر از وضعیت آنها قبل از عمل جراحی میشود.
حاضرم بچهدار نشوم اما از این بند رهایی یابم...
بهنامجو به نقل از ترنسها میگوید: پایدار شدن وضعیت روحی و روانی اولویت بسیار بالاتری نسبت به فرزندآوری دارد چرا که یک ترنس ممکن است ازدواج کند، بچهدار هم شود اما شرایط روحی و روانی بسیار ناپایداری بر او و خانوادهاش حاکم شود بنابراین انجام این عمل اولویت بالاتری نسبت به فرزندآوری دارد.
وی تاکید کرد: برخی از این افراد به امید پیشرفت تکنولوژی هستند تا بتوانند بعد از عمل بچهدار شوند اما اشکهای حلقهزده در چشمان برخی نیز گواهی میدهد که در یک دو راهی مبهم اسیر شدهاند.
به گزارش ایسنا؛ با تمام این تفاسیر گرچه پذیرش این موضوع برای خانواده و جامعه سخت است اما نباید تنها از این منظر به این موضوع نگریست، هستند افرادی که در این جامعه از بروز چنین مشکلی رنج میبرند اما مشکلتر از این برخورد بد جامعه و طرد خانوادههای آنان است.
کمتر کسانی هستند که خود را در قالب این افراد میبینند و به درستی شرایط روحی این افراد را درک میکنند اما باید دانست هیچ انسانی در این کره خاکی حاضر نیست از لذت پدر یا مادر شدن محروم باشد اما به شرایط روحی پایداری برسد مگر اینکه این موضوع واقعا او را در مضیقه قرار دهد.
این افراد در صورتی میتوانند در این جامعه به درستی زندگی کنند و به عنوان تهدیدی برای جامعه و خود تلقی نشوند که شبکه حمایتی خوبی برای این افراد در جامعه وجود داشته باشد.
روند طولانی و بسیار موشکافانه این بیماری از سوءاستفاده برخی سودجویان به خوبی جلوگیری میکند و به عنوان سدی برای نفوذ این افراد و بازتابهای بد آن در جامعه تلقی میشود.
گزارش از: عاطفه ابرارپیراسته، خبرنگار ایسنا، منطقه همدان
انتهای پیام/س
دیدگاه شما