به گزارش بهارانه به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، در پی توهین هاشمی رفسنجانی به روستائیان در یک نشریه مبنی بر اینکه «دیروز در کوچه های روستایشان می چرخیدند، امروز انقلابی شدند»، کمپین بزرگ من یک روستایی هستم به راه افتاد.
در همین راستا، یکی از فعالان فضای مجازی در واکنش به این توهین شعری را سروده است:
آی! آهای! ای پیر شنگول! اهل نوقِ بهرمان
ای که می خواهی خودت را جا زنی یک قهرمان
آرزو را گفته اند؛ بهر جوانان، عیب نیست
آرزوهای محـال پیـره مـردان، عیب نیست؟!
گفته اند آنان که پیش از ما، در این بَر زیستند
آن سخندانان که هم با زیب و با فَر، زیستند:
«عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند»
خاصه آنکه از هوس سازی تماشایی زند
هر که را غیر از خودت نه انقلابی خوانده ای
از چه رو در جهـل سنگینی چنین وامانده ای؟!
بیشتر از حد معمولت، نهادی پای خود
هم برون دادی گزاف از حنجر و از نای خود
استوانه!! گر که ریشی مَر ترا امید بود
بیگمان آن ریش فرضی جمله اش اسپید بود
پیرمرد ریش اسپید، این چه حرفست گفته ای!؟
خود بدانی جای دُر، یک لاشه خارا سُفته ای؟!
گفته ای اینان که اینک «پارکابی» گشته اند
کوچه گــَردِ روستاها، «انقلابی» گشته اند!!
استوانه!! می نَیَرزَد بر پشیزی این سخن
اهل معنا را جَفَنگ است این سخن در انجمن
آنکه دارد بهره ای از هوش و از عقل سلیم
می بخندد بر چنین گستاخی پا از گلیم....!!
هم خود عالیجنابت زمره ای زان هیبتی
اهل نوقِ بهرمان کز آن نبوده صحبتی!!!
گر خمینی(ره) مَردِ راه سازش و تسلیم بود
پیر سودایی، کجــا نام تو در تقویم بود؟!
یک بساز-بفروش بودی مثل دیگر همگنان
کِی، کجا نام تو بود و جایگاهی اینچنان؟!!
راستی، شش سالِِ بعد از فتنۀ هشتاد و هشت
لحظه ای دنیا به کام تلخ تو شیرین گذشت....؟!
«اکبر پریچی»
دیدگاه شما