به گزارش بهارانه، در کتاب مفاتیح الجنان نیز درباره اعمال شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان آمده است: این شب از دو شب قدر گذشته افضل است و از احادیث بسیار استفاده میشود که شب قدر همین شب است و این شب، شبِ «جهنی» است؛ یعنی شبی است که دعاها در آن اجابت میشود و در این شب تمام کارها بر پایه حکمت الهی مقدّر میشود.
شب قدر آن شبی است که در طول سال، شبی به خوبی و فضلیت آن یافت نمیشود و تقدیر امور سال در این شب صورت میگیرد؛ در کتاب مفاتیح الجنان نیز درباره اعمال شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان آمده است: این شب از دو شب قدر گذشته افضل است و از احادیث بسیار استفاده میشود که شب قدر همین شب است و این شب، شبِ «جهنی» است؛ یعنی شبی است که دعاها در آن اجابت میشود و در این شب تمام کارها بر پایه حکمت الهی مقدّر میشود.
در روایتی نیز از امام باقر(ع) نقل شده است که مردی در ماه رمضان خدمت رسول خدا (ص) آمد و به آن حضرت عرض کرد: من در بیرون مدینه به سر میبرم و شتر و گوسفند دارم که نمیتوانم همه شب در مدینه حاضر شوم، دوست دارم شبی را به من معرفی کنی تا آن شب را به مدینه بیایم و در نماز و عبادت حاضر باشم. حضرت او را به نزد خود فراخواند و به طور در گوشی آن شب را معرفی کرد.
آن مرد نیز وقتی شبهای بیست و سوم ماه رمضان فرا میرسید، با همه خانواده و فرزندان و غلامان به مدینه میآمد و آن شب را میماند و صبحگاهان به منزل خویش بر میگشت.
با توجه به اهمیت شب بیست و سوم علاوه بر قرآن به سر گرفتن، دعای جوشن کبیر و خواندن دو رکعت نماز( در هر رکعت بعد از حمد هفت بار سوره «قل هو اللّه أحد» را خواندن و بعد از سلام مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّه وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ) به برخی از اعمال مشترک شبهای قدر تاکید فراوان شده است:
اول: تأکید بر غسل
به نقل از برید بن معاویه: «دیدم امام صادق(ع) در شب بیست و سوم از ماه رمضان غسل کرد: یک بار در اوّل شب، یک بار هم در آخر آن».
دوم: تأکید بر شب زندهداری
از امیرالمومنین(ع) نقل شده است: «پیامبر خدا در دهه آخر ماه رمضان، بستر خود را جمع میکرد و کمرش را میبست و شب بیست و سوم، خانواده خود را بیدار میکرد و در آن شب، به صورت خفتگان، آب میپاشید».
همچنین نقل شده است که فاطمه (س) نمیگذاشت که کسی از خانواده اش در شب بیست و سوم بخوابد و خواب آنان را با کم خوردن درمان میکرد و از روز برای آن شب، آماده میشد و میفرمود: «محروم، کسی است که از خیر آن بی بهره بماند».
سوم: تأکید بر صد رکعت نماز
از امام صادق (ع) نقل شده است: «مستحب است در آن شب صد رکعت نماز خوانده شود، در هر رکعت: یک بار «حمد» و ده بار سوره «قل هو اللّه أحد».
امام باقر (ع):«هر کسی شب بیست و سوم ماه رمضان را زنده بدارد و در آن صد رکعت نماز بخواند، خداوند در زندگی اوگشایش میدهد و کار دشمنان او را خود بر عهده میگیرد و او را از غرق شدن، زیر آوار ماندن، سرقت و از شرّ دنیا مصون میدارد و وحشت نکیر و منکر را از او بر میدارد و او در حالی از گور خویش بیرون میآید که نورش بر اهل رستاخیز میتابد و نامه عملش را به دست راستش میدهند و رهایی از آتش و عبور بر صراط و ایمنی از عذاب را برای او مینویسند و بدون حساب وارد بهشت میشود و در بهشت، از همنشینان پیامبران و صدّیقان و شهیدان و صالحان قرار داده میشود و آنان چه نیکو همنشینانی اند!
چهارم: تأکید بر زیارت امام حسین (ع)
امام رضا (ع) : کسی که در ماه رمضان، امام حسین (ع) را زیارت میکند، مواظب باشد که نزد قبر آن امام بودن را در شب جُهَنی از دست ندهد و آن، شب بیست و سوم است؛ شبی که امید است شب قدر باشد.
از امام جواد (ع) نیز نقل شده است: «هر کسی در شب بیست و سوم ماه رمضان، امام حسین (ع) را زیارت کند، همان شبی که امید است شب قدر باشد و در آن شب، هر کار حکمت آمیزی فیصله مییابد، روحهای بیست و چهار هزار فرشته و پیامبر با او مصافحه میکنند، که همگی از خداوند اذن میگیرند که آن شب، حسین (ع) را زیارت کنند».
پنجم:
اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ فِیمَا تُقَدِّرُ، مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ، فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ، أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ، فِی عَامِی هَذَا، الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ، الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ، وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی
وَ تُقَدِّرُ، أَنْ تُطِیلَ عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ لِی فِی رِزْقِی.
اعمال مخصوص شب بیست و سوم ماه رمضان:
اول: خواندن سوره های عنکبوت، روم و دُخان
امام صادق (ع) خطاب به ابوبصیر: «هر کسی دو سوره عنکبوت و روم را در ماه رمضان، در شب بیست و سوم بخواند، به خدا قسم ـ ای ابو محمّد ـ او از اهل بهشت است و هرگز در این سخن استثنا نمیکنم و نمیترسم که خداوند، در این سوگند گناهی بر من بنویسد. این دو سوره نزد خداوند، جایگاهی والا دارند».
دوم: خواندن هزار بار سوره قدر
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «اگر کسی در شب ۲۳ ماه رمضان، هزار بار سوره إنّا أنزلناه بخواند، صبح خواهد کرد، در حالی که یقین او، با اعتراف به آنچه مخصوص ماست، استوار خواهد بود و این نیست، مگر به سبب آنچه در خواب خود میبیند».
سوم: دعا مخصوص شب بیست و سوم
یَا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ جَاعِلَهَا خَیْرا مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، وَ رَبَّ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْجِبَالِ وَ الْبِحَارِ، وَ الظُّلَمِ وَ الْأَنْوَارِ وَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ، یَا بَارِئُ یَا مُصَوِّرُ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ، یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا اللَّهُ یَا قَیُّومُ، یَا اللَّهُ یَا بَدِیعُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ، لَکَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی وَ الْأَمْثَالُ الْعُلْیَا وَ الْکِبْرِیَاءُ وَ الْآلاءُ، أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَجْعَلَ اسْمِی فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدَاءِ، وَ رُوحِی مَعَ الشُّهَدَاءِ، وَ إِحْسَانِی فِی عِلِّیِّینَ، وَ إِسَاءَتِی مَغْفُورَةً، وَ أَنْ تَهَبَ لِی یَقِینا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی، وَ إِیمَانا یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنِّی، وَ تُرْضِیَنِی بِمَا قَسَمْتَ لِی، وَ آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَة، وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ الْحَرِیقِ، وَ ارْزُقْنِی فِیهَا ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ وَ الرَّغْبَةَ إِلَیْکَ وَ الْإِنَابَةَ وَ التَّوْبَةَ، وَ التَّوْفِیقَ لِمَا وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ.
چهارم: دعای فرج
محمّد بن عیسی به سند خود از امامان صالح روایت کرده که فرمودند: در شب بیستوسوم از ماه رمضان این دعا را به دفعات بخوان، در حال سجود و قیام و قعود؛ و بر هر حالی که هستی در تمام ماه و در طول حیاتت تا جایی که ممکن باشد و هر زمانی که به یادت آید.
بعد از ستایش پروردگار به بزرگواری و فرستادن صلوات بر پیامبر(ص) میگویی:
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ فلان بن فلان الحُجَّةِ بْنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَی آبائِهِ فِی هذِهِ السَّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلِیلاً وَ عَیْناً حَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَوِیلاً.
و همچنین میخوانی:
یَا مُدَبِّرَ الأُمُورِ، یَا باعِثَ مَنْ فِی القُبُورِ، یَا مُجْرِیَ البُحُورِ، یَا مُلَیِّنَ الحَدِیدِ لِداوُدَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِی کَذا وَکَذا.
(به جای «کذا و کذا» حاجات خود را بخواهد و بگوید.)
همچنین دعای:
اللَّهُمَّ امْدُدْ لِی فِی عُمُرِی، وَ أَوْسِعْ لِی فِی رِزْقِی، وَ أَصِحَّ لِی جِسْمِی، وَ بَلِّغْنِی أَمَلِی، وَ إِنْ کُنْتُ مِنَ الْأَشْقِیَاءِ، فَامْحُنِی مِنَ الْأَشْقِیَاءِ، وَ اکْتُبْنِی مِنَ السُّعَدَاءِ، فَإِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ الْمُنْزَلِ، عَلَی نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: (یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ).
خدایا عمرم را طولانی گردان و روزیام را وسعت بخش و بدنم را تندرست بدار و به آرزویم برسان و اگر در زمره بد فرجامان هستم، مرا از آن گروه محو کن و در گروه سعادتمندان ثبت فرما که تو در کتاب فرو فرستاده به پیامبر مرسلت (درود تو بر او و خاندانش) فرمودی: «خدا محو میکند آنچه را بخواهد و ثبت مینماید آنچه را اراده کند و کتاب جامع نزد اوست».
پنجم:
دعایی را که در کتاب «اقبال» آمده است بخواند:
یَا باطِناً فِی ظُهُورِهِ، ویَا ظاهِراً فِی بُطُونِهِ، وَ یَا باطِناً لَیْسَ یَخْفَی، وَ یَا ظاهِراً لَیْسَ یُری، یَا مَوْصُوفاً لَایَبْلُغُ بِکَیْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ وَلَا حَدٌّ مَحْدُودٌ، وَ یَا غائِباً غَیْرَ مَفْقُودٍ، وَیَا شاهِداً غَیْرَ مَشْهُودٍ، یُطْلَبُ فَیُصابُ، وَلَمْ یَخْلُ مِنْهُ السَّماواتُ وَالْأَرْضُ وَمَا بَیْنَهُما طَرْفَةَ عَیْنٍ، لَایُدْرَکُ بِکَیْفٍ، وَلَا یُؤَیَّنُ بِأَیْنٍ وَلَا بِحَیْثٍ، أَنْتَ نُورُ النُّورِ وَرَبُّ الأَرْبابِ، أَحَطْتَ بِجَمِیعِ الأُمورِ، سُبحانَ مَنْ لَیْسَ کَمِثِلهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمیعُ البَصیرُ! سبحانَ مَنْ هُوَ هکَذَا وَلَا هَکَذا غَیْرُه.
ای پنهان در حال آشکار بودنش و ای آشکار در حال پنهان بودنش و ای پنهانی که مخفی نمیشود، ای آشکاری که دیده نمیشود، ای به وصف آمدهای که هیچ ممکنی به حقیقتش نمیرسد و هیچ حدّ بستهای به او احاطه پیدا نمیکند و ای غایب گم نشده، ای حاضری که مشهود نیست تا آنکه جستجو شود و او را بیابند، آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست، به اندازه چشم برهمزدن از او خالی نیست، به کیفیتی معین دانسته نمیشود و محدود به مکان و جهت نمیگردد، تویی روشنایی نور، پروردگار پرورندگان، به همه امور احاطه کردهای، منزّه است آنکه چیزی همانندش نیست و او شنوا و بیناست، منزّه است آنکه دارای این صفات است و برای غیر او چنین صفاتی نیست.
دیدگاه شما