آخرین اخبار

14. مهر 1404 - 11:20   |   کد مطلب: 44987
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد همدان:
تمرکز بر کمیت مقالات و ضعف بودجه، چالش‌های اصلی نظام علمی کشور
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان گفت: تمرکز افراطی بر کمیت مقالات و ضعف بودجه پژوهشی، مهم‌ترین چالش‌های نظام علمی کشور به‌شمار می‌آیند که در نهایت باعث می‌شود بسیاری از پژوهش‌ها به مرحله کاربردی و تجاری‌سازی نرسند.

به گزارش بهارانه؛در سال‌های اخیر، ایران با سرمایه‌گذاری‌های نسبی در بخش پژوهش و فناوری، شاهد رشد چشمگیر در تعداد مقالات علمی و تولید علم بوده، اما این رشد کمی، بدون رسیدن به کیفیت و اثرگذاری واقعی، هنوز فاصله قابل توجهی با استانداردهای جهانی و معیارهای نوآوری صنعتی دارد.

در حالی که دانشگاه‌ها به‌عنوان قلب تولید علم و محل تولد ایده‌های نوآورانه نقش محوری دارند، ضعف‌های ساختاری، پراکندگی فعالیت‌ها، تمرکز بیش از حد بر کمیت و کمبود پیوند مؤثر با صنعت، مانع بهره‌برداری کامل از ظرفیت‌های پژوهشی کشور شده است.

در این زمینه، نقش سیاست‌های کلان علمی، نحوه تخصیص بودجه، شاخص‌های ارزیابی پژوهشگران و نظام پاداش‌دهی، بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند؛ موضوعاتی که به‌طور مستقیم کیفیت و اثرگذاری تولید علم را تعیین می‌کنند.

در چنین شرایطی، نسل جدید پژوهشگران می‌تواند موتور تحول باشد، به شرط آنکه مهارت‌های کارآفرینی و تیم‌سازی را بیاموزند، به پروژه‌های میان‌رشته‌ای و مسئله‌محور گرایش پیدا کنند و با ایجاد شبکه‌های ارتباطی با صنعت، مسیر علم را به سمت نوآوری و تجاری‌سازی هدایت کنند.

در گفت‌وگوی اختصاصی با معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، وضعیت تولید علم در ایران، نقاط قوت و ضعف نظام علمی کشور، موانع ارتباط دانشگاه و صنعت، چالش‌های تجاری‌سازی پژوهش و راهکارهای ارتقای کیفیت و اثرگذاری پژوهش‌ها به تفصیل بررسی و همچنین نقش نسل جدید پژوهشگران و شاخص‌های کلیدی ارزیابی پیشرفت علمی کشور در دهه آینده تشریح شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید، ماحصل گفت‌وگو با وی است:

دکتر امید دژدار در تشریح وضعیت تولید علم در ایران، تصریح کرد: ایران در سال‌های اخیر شاهد رشد چشمگیری در کمیت انتشار مقالات بوده و ظرفیت پژوهشی قابل‌توجهی ایجاد کرده است؛ با این حال، از منظر کیفیت و نوآوری، هنوز با استانداردهای جهانی فاصله داریم.

وی با اشاره به داده‌های بین‌المللی افزود: سهم ایران در شاخص‌هایی مانند Nature Index نشان می‌دهد که خروجی‌های باکیفیت در برخی مؤسسه‌ها وجود دارد، اما درمجموع در شاخص‌هایی همچون استناد به هر مقاله و حضور در مجلات رده‌بالا، کشور ما از کشورهای پیشرو عقب است. همچنین نسبت هزینه پژوهش به تولید ناخالص داخلی پایین‌تر از میانگین کشورهایی است که به نوآوری صنعتی قوی دست یافته‌اند.

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد همدان در توضیح سیاست‌های کلان علمی کشور اظهار کرد: در سال‌های گذشته اقدامات مثبتی مانند تدوین سیاست‌های کلی علم و فناوری و تأسیس صندوق‌ها و دفاتر انتقال فناوری انجام شده، اما همبستگی این سیاست‌ها با نیازهای واقعی صنعت و اولویت‌های ملی هنوز کافی نیست. یکی از ضعف‌ها، نبود سازوکارهای مؤثر برای تخصیص هدفمند بودجه به مسائل دارای اولویت ملی و فقدان سیستم جامع ارزیابی اثر واقعی پژوهش است.

دژدار درباره نقش دانشگاه‌ها در تولید علم و نقاط ضعف آن توضیح داد: دانشگاه‌ها منبع اصلی نیروی انسانی پژوهشی، زیرساخت تولید مقاله و محل تولد ایده‌های علمی هستند، اما تمرکز بیش از حد بر کمیت مقالات، ضعف در آموزش مهارت‌های تبدیل دانش به محصول، کمبود تجربه کارآفرینی و تیم‌سازی و ضعف در مدیریت کیفیت پژوهش، از چالش‌های اصلی نظام آموزش عالی به‌شمار می‌روند.

وی اضافه کرد: همچنین پراکندگی و هماهنگی ناکافی میان دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی و صنعت، مانع بهره‌وری کامل از ظرفیت علمی کشور شده است.

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان درباره ساختار بودجه و حمایت‌های پژوهشی کشور گفت: سطح کلی هزینه پژوهش نسبت به تولید ناخالص داخلی (GDP) پایین‌تر از حدی است که برای ایجاد زیست‌بوم نوآوری رقابتی لازم است؛ گزارش‌ها نشان می‌دهند این نسبت کمتر از یک درصد است. علاوه بر کمبود منابع، تخصیص غیردقیق، ناپایداری بودجه، زمان‌بر بودن فرآیندهای اداری و نبود ارزیابی مبتنی بر تأثیر واقعی پژوهش، کارآیی نظام حمایتی را کاهش داده است.

دژدار در نقد شاخص‌های رایج ارزیابی پژوهش گفت: شاخص‌های کمی ساده مانند تعداد مقالات، ضریب تأثیر مجله یا h-index به ظاهر نمایانگر فعالیت علمی هستند، اما به‌تنهایی معیار مناسبی برای کیفیت و سودمندی پژوهش نیستند. این شاخص‌ها گاهی باعث تقسیم‌سازی نامطلوب پروژه‌ها، انتشار در مجلات نامتناسب و تمرکز بر موضوعات قابل انتشار به جای مسائل ملی می‌شوند. برای دستیابی به نظام علمی کارآمد، این شاخص‌ها باید با معیارهای اثر اجتماعی و اقتصادی پژوهش ترکیب شوند.

وی با این بیان که مهم‌ترین چالش‌ها و موانع تولید علم در کشور را می‌توان در چند محور اصلی خلاصه کرد، توضیح داد: مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها یکی از بزرگ‌ترین مشکلات است که به کاهش ظرفیت انسانی نظام علمی منجر می‌شود و توانایی کشور در تولید پژوهش با کیفیت را محدود می‌کند. از سوی دیگر، کمبود منابع مالی پایدار و نسبت پایین هزینه پژوهش به تولید ناخالص داخلی، زیرساخت‌های لازم برای توسعه علمی و نوآوری را تضعیف کرده و موجب می‌شود بسیاری از پروژه‌ها بدون تأثیرگذاری ملموس باقی بمانند.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان نامه‌نگاری‌های اداری و کندی فرآیندهای مربوط به تأمین بودجه، خرید تجهیزات و دریافت مجوزها را از دلایل کندی و ناکارآمدی روند پژوهش‌ها دانست و افزود: این موارد باعث می‌شود پژوهشگران زمان و انرژی زیادی را صرف امور اداری کنند. علاوه بر این، ضعف در پیوند میان دانشگاه و صنعت و نبود سازوکارهای مؤثر برای تجاری‌سازی پژوهش‌ها مانع از آن می‌شود که یافته‌های علمی به محصول یا خدمات کاربردی تبدیل شوند.

دژدار تأکید کرد: درنهایت، نظام پاداش‌دهی پژوهشی که بر کمیت مقالات تأکید دارد، پژوهشگران را به تولید حجم مقاله سوق می‌دهد و در نتیجه کیفیت واقعی و اثرگذاری پژوهش کاهش می‌یابد، این موضوع نیز مانع مهم دیگری در تولید علم محسوب می‌شود.

وی درباره وضعیت ارتباط دانشگاه و صنعت توضیح داد: در چند دانشگاه دفاتر انتقال فناوری راه‌اندازی شده‌اند، اما همکاری واقعی غالباً محدود و سطحی است. موانع شامل تطابق نداشتن نیازهای صنعت با خروجی‌های پژوهشی، ضعف در حقوق مالکیت معنوی و قراردادها، نبود اعتماد و شبکه‌های ارتباطی و ناکافی‌بودن انگیزه‌های مالی یا مشوق‌های بلندمدت برای شرکت‌ها و دانشگاه‌ها است.

چرا پژوهش‌ها به تجاری‌سازی نمی‌رسند؟

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان خاطرنشان کرد: یکی از دلایل اصلی اینکه پژوهش‌ها به مرحله تجاری‌سازی نمی‌رسند، کمبود سرمایه و نبود سرمایه‌گذاران خطرپذیر است که مانع تبدیل ایده‌های نوآورانه به محصول و خدمات می‌شود. ضعف در مدیریت مالکیت فکری و نبود گروه‌های چندرشته‌ای با مهارت‌های کسب‌وکار، این روند را پیچیده‌تر کرده و باعث می‌شود بسیاری از پژوهش‌ها تنها در سطح مقاله باقی بمانند. فاصله زمانی و انتظارات متفاوت میان دانشگاه و بازار نیز عامل دیگری است که هماهنگی بین تولید علم و نیازهای عملی را دشوار می‌کند.

دژدار تصریح کرد: برای رفع این موانع و ارتقای کیفیت و اثربخشی تولید علم، راهکارهایی ضروری به‌نظر می‌رسد که می‌توان به افزایش درصد بودجه پژوهش و توسعه منابع مالی بلندمدت، اصلاح نظام ارزیابی پژوهش با ترکیب شاخص‌های کمی و شاخص‌های اثر اجتماعی و اقتصادی، تقویت دفاتر انتقال فناوری، تسهیل حقوق مالکیت فکری و ایجاد شبکه‌های محلی برای تعامل مستمر دانشگاه و صنعت اشاره کرد که می‌توانند مسیر پژوهش‌ها را به سمت کاربردی و تجاری شدن هموار کنند.

وی سپس درباره نقش نسل جدید پژوهشگران اظهار کرد: نسل جدید می‌تواند موتور محرک تغییر باشد منوط به آنکه مهارت‌های کارآفرینی و گروهی را بیاموزند، به سمت پروژه‌های میان‌رشته‌ای و مسئله‌محور گرایش پیدا کنند، شبکه‌سازی با صنعت و بازار را جدی بگیرند و بر کیفیت و اثرگذاری پژوهش متمرکز شوند نه صرفاً کمیت. همچنین نسل جدید می‌تواند با ایجاد تشکل‌ها و ائتلاف‌های علمی، فشار سیاستی برای اصلاحات ساختاری را افزایش دهد.

شاخص پیشنهادی برای سنجش پیشرفت علمی کشور

دژدار در پایان، شاخص پیشنهادی خود را برای ارزیابی پیشرفت علمی کشور در دهه آینده تشریح کرد و گفت: سهم نوآوری‌هایی که به محصولات، خدمات یا حق ثبت اختراعات تجاری‌شده تبدیل می‌شوند، یا تأثیر قابل‌اندازه‌گیری در حوزه‌های کلیدی ملی نظیر سلامت، انرژی و کشاورزی دارند، می‌تواند معیار اصلی پیشرفت علمی کشور باشد. این شاخص هم انگیزه تولید علم کاربردی را تقویت می‌کند و هم همسویی علم با توسعه ملی را نشان می‌دهد.

موتور اصلی تجاری‌سازی ایده‌ها هنوز ناکافی است

با بررسی وضعیت تولید علم در کشور می‌توان دریافت که رشد کمی مقالات و فعالیت‌های پژوهشی هرچند چشمگیر بوده، اما کیفیت، نوآوری و اثرگذاری واقعی هنوز فاصله زیادی با استانداردهای جهانی دارد. ساختار بودجه، نظام ارزیابی پژوهشگران و سیاست‌های کلان علمی نیازمند بازنگری جدی هستند تا تمرکز صرف بر کمیت جای خود را به کیفیت، کاربست عملی و همسویی با نیازهای ملی بدهد.

پیوند دانشگاه و صنعت که می‌تواند موتور اصلی تجاری‌سازی ایده‌ها و نوآوری باشد، هنوز ناکافی است و موانع فرهنگی، حقوقی و مالی مانع تحقق ظرفیت‌های بالقوه می‌شوند. در این شرایط، نسل جدید پژوهشگران می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در تحول نظام علمی ایفا کند، به شرط آنکه مهارت‌های میان‌رشته‌ای، کارآفرینی و شبکه‌سازی با صنعت را بیاموزند و دیدگاهی مسئله‌محور و کاربردی داشته باشند.

به‌طور کلی، حرکت به سمت تولید علم اثرگذار و نوآورانه، نیازمند همزمان اصلاح سیاست‌ها، نظام ارزیابی، حمایت‌های مالی و ایجاد انگیزه‌های واقعی برای ارتباط دانشگاه و صنعت است. تنها در چنین زیست‌بومی، پژوهش‌های علمی می‌توانند به محصول، خدمات یا اثر ملموس ملی تبدیل شده و نقش واقعی خود در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فناوری کشور را ایفا کنند.

[خبرنگار]

سمیرا گمار

دیدگاه شما