به گزارش بهارانه؛امروزه یکی از مشکلاتی که در برخی مناطق شهر همدان باعث مشکلات جدی شده ورود فاضلاب به بستر رودخانههاست؛ این میهمان ناخوانده در مناطقی مانند کوی کوثر، شهرک فرهنگیان و قاسمآباد، رودخانههایی آلوده و فاضلابی را به وجود آورده که به معضلی بزرگ برای اهالی منطقه بدل شده است.
بوی نامطبوع این رودخانههای فاضلابی موجب شده تا در برخی مناطق حتی اهالی جرأت باز کردن پنجره را در فصل تابستان نداشته باشند و کولر به جای رساندن هوای مطبوع بوی نامطبوع را برای آنها به ارمغان میآورد.
مشکلات این افراد، با وجود آلودگیهای زیستمحیطی و شیوع حشرات موذی، دوچندان شده است. پیگیریهای مکرر مردم این مناطق از ارگانهای مختلف تاکنون بینتیجه مانده.
در همین راستا، گفتوگویی با یکی از افراد مطلع در این حوزه ترتیب دادیم؛ البته بنا به درخواست مصاحبهشونده، نام وی نزد ما محفوظ خواهد ماند. روایت این فرد، قصد دارد تصویری شفاف و بسیار مفصل از مشکلات زیرساختی همدان در حوزه فاضلاب ارائه دهد؛ مشکلی که دهههاست سایه سنگینی بر سر توسعه شهری و محیط زیست این شهر انداخته. جزئیات این روایت را در ادامه میخوانید:
*همدان و میراث رودخانهها و قنوات در شبکه فاضلاب سنتی
همدان، بهواسطه موقعیت جغرافیایی، توپوگرافی خاص و پراکندگی رودخانهها و قنوات درونشهری، از دیرباز دارای یک شبکه فاضلاب سنتی بوده است. این شبکه که عمدتاً توسط اهالی و بهصورت محلهای یا شخصی ایجاد شده بود، فاضلاب را به مسیرهای طبیعی و رودخانهها هدایت و نهایتاً از محدوده شهری خارج میکرده است.
همین موضوع باعث شده که مردم همدان، بر خلاف خیلی از شهرها، هیچوقت فاضلاب را در کوچه و خیابان جاری نبینند. این یک نکته بسیار مهم است که باید به آن توجه ویژه کرد. در شهرهایی که شبکه فاضلاب مدرن ندارند، معمولاً دو حالت پیش میآید؛ یا مردم از چاه جذبی استفاده میکنند که آن هم اگر در سفرههای زیرزمینی نفوذ کند، آلودگی ایجاد میکند، یا اینکه فاضلاب را مستقیماً به معابر و جویهای سطح شهر میریزند. ولی همدان، به لطف این ساختار سنتی و شبکه طبیعی زهکشی که از طریق قنوات و رودخانهها شکل گرفته، این مشکل ظاهری را برای مدتهای طولانی نداشته و مردم فاضلاب را به این مسیرهای طبیعی هدایت میکردند.
*آغاز مطالعات و اجرای شبکه نوین از سال 1371
نقطه عطف در ساماندهی این وضعیت، تأسیس شرکت فاضلاب همدان در سال 1371 بود. از همان زمان، مطالعات رسمی برای ایجاد یک شبکه مدرن، علمی و مهندسیشده آغاز شد. هدف اصلی، جمعآوری متمرکز فاضلاب شهری و انتقال آن به یک واحد تصفیهخانه مرکزی بود تا بتواند با استانداردهای زیستمحیطی مطابقت داشته باشد.
در مرحله مطالعاتی، مشاوران با یک چالش اساسی مواجه بودند: طراحی شبکه جدید از پایه، بهدلیل هزینههای بالا و لزوم تخریب و بازطراحی وسیع شهری، عملاً غیرعملی بود. از این رو، بهمنظور صرفهجویی در هزینهها و تسریع روند اجرایی، رویکرد استفاده از ساختارهای سنتی و قدیمی موجود که پیشتر توسط مردم احداث شده بود، مبنا قرار گرفت. این رویکرد شامل شناسایی کانالهای طاقضربی، مسیرهای گبری (مورد استفاده در گذشته برای هدایت آبهای سطحی یا فاضلاب سنتی) و حتی برخی لولهگذاریهای اولیه محلی میشد. در گام نخست، اطلاعات اولیه جمعآوری شد تا مشخص شود کدام بخشها ظرفیت بازسازی یا تقویت در قالب شبکه نوین را دارند.
بر اساس نتایج این مطالعات اولیه در همدان، پروژه بر ساخت کلکتورهای اصلی بهعنوان نخستین گام تمرکز یافت. این کلکتورها که حکم شاهرگهای حیاتی شبکه را دارند، وظیفه دارند فاضلاب جمعآوریشده از شاخههای فرعی را به خط اصلی انتقال هدایت کنند. نهایتاً، این خط انتقال، کل فاضلاب شهری را به تصفیهخانه جدیدی که قرار بود احداث شود، برساند. این راهیرد، یک رویکرد مرحلهای و منطقی برای مواجهه با یک پروژه زیرساختی عظیم شهری محسوب میشد.
*پروژههای کلکتور اصلی با حمایت بانک جهانی و شرکت ایرانی– کویتی
اجرای فیزیکی شبکه با چالشهای مالی و اجرایی متعددی روبهرو شد، اما مراحل اولیه با کمکهای بینالمللی پیش رفت. نخستین و حیاتیترین اقدام، ساخت خط انتقال اصلی بود که این بخش به لطف اعتبارات بینالمللی تکمیل شد. این خط، شریان حیاتی برای انتقال حجم بالای فاضلاب از نقاط مختلف شهر به تصفیهخانه بود.
پس از تکمیل خط انتقال، اجرای چندین کلکتور اصلی در دستور کار قرار گرفت. بخش قابل توجهی از ساخت این کلکتورها، با حمایت مالی بانک جهانی آغاز شد. این نوع همکاریهای بینالمللی در پروژههای زیرساختی ایران در آن مقطع زمانی، امکان اجرای طرحهای بزرگمقیاس را فراهم میکرد. علاوه بر این، بخش دیگری از عملیات اجرایی با اتکا بر همکاریهای اقتصادی دوجانبه و مشارکت شرکت ایرانی– کویتی پیش رفت. این شرکت مسئولیت اجرای بخشهای مشخصی از شبکه جمعآوری و انتقال فاضلاب را بر عهده داشت.
با پیشرفت پروژه و تخصیص اعتبارات ملی، اجرای سه کلکتور اصلی دیگر توسط پیمانکاران داخلی و با اتکا به بودجههای دولتی به سرانجام رسید. این عملیات زیربنای شبکه مدرن فاضلاب همدان را تشکیل داد؛ با این حال، متأسفانه این روند با وقفهای جدی مواجه شد، زیرا بودجهای برای ادامه کار تخصیص نیافته و مناقصهای در این خصوص برگزار نشده بود.
سیستم فاضلاب یک زیرساخت بههمپیوسته است؛ در این راستا، اگر یکی از حلقههای زنجیره اصلی دچار نقص شود، کارایی کل سامانه مختل خواهد شد. بهعنوان مثال، اگر یک کلکتور بزرگ وجود داشته باشد، اما فاضلاب واحدهای مسکونی قابلیت اتصال به آن را نداشته باشند، بیفایده است. از سوی دیگر، تورم سبب شد هزینههای برآوردشده اولیه بهشدت عقب بماند و تأمین مجدد اعتبار با نرخهای جدید، بهدلیل تمرکز عمده بودجه بر راهاندازی تصفیهخانه همدان، فرآیندی زمانبر و پیچیده شد.
متأسفانه وجود کلکتورهای اجراشده، صرفاً شامل خطوط اصلی شبکه است و تعدادی از خطوط نیمهاصلی که وظیفه انتقال فاضلاب به این خطوط اصلی را بر عهده دارند، نیمهتمام باقی ماندهاند. برای مثال، در مناطقی که مسیر خط انتقال از نزدیکی آنها میگذرد، نظیر بلوار بعثت و متخصصین، اگرچه اتصال نسبتاً مناسبی برقرار شده اما چالش اصلی در شبکههای توزیعی و فرعی مشاهده میشود. کلکتور اصلی تنها مسیر انتقال است و باید شاخههای محلات فرعی، فاضلاب را به این کلکتور اصلی هدایت کنند تا سیستم کامل شود.
بخشهای پاییندست شهر، بهویژه مناطقی که توسعه ناگهانی و بدون برنامهریزی شهری داشتهاند، وضعیت بدتری دارند. این مناطق، چون توسعهشان بدون در نظر گرفتن طرح جامع فاضلاب بوده، ارتباطات غیراصولی زیادی ایجاد کردهاند. آنها مجبور شدهاند با استفاده از مسیرهای طبیعی و قنوات موجود، بهنوعی خودشان برای دفع پساب اقدام کنند که این خود زمینه آلودگی گستردهتر را فراهم کرده است.
*بحران الحاق شهرکها و استفاده از خطوط قدیمی آب کشاورزی
یکی از معضلات جدی که طی یکی دو دهه اخیر به مشکلات فاضلاب همدان اضافه شده، رشد بیرویه شهر و الحاق شهرکها و روستاها به محدوده شهری است. این شهرکها که ناگهان بخشی از سیستم شهری محسوب میشوند، با زیرساختی بسیار ضعیف یا کاملاً فاقد زیرساختهای شهری استاندارد، به بدنه شهر ملحق شدهاند.
یکی از راهحلهای بسیار پرمخاطرهای که در دستور کار قرار گرفت، استفاده غیرکارشناسانه از خطوط انتقال آب کشاورزی بهعنوان مسیر دفع فاضلاب بود که بهطور مشخص، خط انتقال طراحیشده از همدان به سمت مریانج یا جورقان به اینمنظور مورد بهرهبرداری قرار گرفت. این خطوط که در اصل برای انتقال آب سالم از منابع دوردست برای مصارف کشاورزی در حاشیه شهر طراحی شده بودند، اکنون بهصورت مقطعی برای هدایت فاضلابهای شهری استفاده میشوند؛ رویهای که فاقد هرگونه مطالعات فنی لازم است و در آیندهای نهچندان دور، قطعاً معضلات جدی به بار خواهد آورد و نیازمند سرمایهگذاریهای مجدد، مطالعات تخصصی و اصلاحات اساسی در شبکه خواهد بود.
*تشدید مشکلات زیستمحیطی در نتیجه ورود فاضلاب به رودخانهها
در همدان، مسئله ورود فاضلاب به رودخانهها به یکی از جدیترین چالشهای زیستمحیطی شهر تبدیل شده. جلوگیری از ورود فاضلاب به رودخانهها امری حیاتی برای حفظ سلامت زیستبوم شهری و منابع آبی محسوب میشود. بررسی وضعیت فعلی نشان میدهد بخشی از چشمهها و رودخانههای شهر، میزبان مستقیم فاضلاب خانگی و شهری شدهاند. این امر ضمن تهدید منابع آبی، آلودگی خاک و نابودی فضای سبز، زمینه بروز مشکلات جدید در ساختار زیستمحیطی همدان را فراهم کرده است.
*تخریب فضای سبز و تبدیل همدان باغشهر به شهری خشک
در دهههای گذشته، همدان بهعنوان باغشهر شناخته میشد اما توسعه بیضابطه شهری، صدور مجوزهای بیبرنامه برای ساختوساز و افزایش تراکم ساختمانی، موجب نابودی فضاهای سبز خصوصی و عمومی شده است. خانههای قدیمی دارای حیاط و درختان مثمر جای خود را به ساختمانهای چندطبقه دادهاند که بهدلیل تبدیل حیاطها به پارکینگ، دیگر نشانی از درخت و فضای سبز در آنها دیده نمیشود. این روند، سیمای همدان را از یک باغشهر به شهری خشک و کویری تغییر داده است.
از سوی دیگر، رودخانههای همدان در گذشته نهتنها منابع طبیعی آب بلکه بخشی از چرخه کنترل سیلابها محسوب میشدند. سازوکار طبیعی هدایت آب از مناطق کوهستانی جنوب شهر به نواحی شمالی و زمینهای کشاورزی پاییندست سبب میشد شهر هرگز با خطر سیل روبهرو نشود؛ اما با گسترش ساختوساز در حریم رودخانهها، این تعادل طبیعی برهم خورده، در برخی نقاط نظیر شهرک مدنی، ساختوساز غیرمجاز در محدوده رودخانه باعث خسارات جدی به شهروندان شده است.
در گذشته، رودخانههای همدان نقشی حیاتی در آبیاری مزارع سبزیکاری و باغها داشتند اما ورود فاضلاب به مسیر رودخانهها سبب آلودگی آب و در نتیجه آلودگی محصولات کشاورزی شده است. این آلودگی مستقیماً سلامت شهروندان را تهدید میکند، زیرا محصولات آلوده بدون تصفیه به بازار مصرف میرسند. گزارشها نشان میدهد که اگرچه دستگاههای نظارتی اقدام به برخورد با کشاورزان استفادهکننده از این آبها کردهاند، اما تداوم شرایط فعلی و نبود جایگزین مناسب موجب شده بسیاری از کشاورزان همچنان به استفاده از آب آلوده ادامه دهند.
با از بین رفتن حقابه سنتی زمینهای پاییندست، کشاورزی محلی نیز آسیب دیده. در گذشته، جریان طبیعی آب رودخانهها از کوهستان به اراضی زراعی باعث تداوم چرخه تولید و تأمین محصولات سالم بود. اکنون اما ورود فاضلاب این چرخه را مختل کرده و محصولات نامطمئن جایگزین محصولات طبیعی شدهاند. این روند علاوه بر تهدید سلامت عمومی، موجب از دست رفتن یکی از پایههای دیرین اقتصاد محلی همدان یعنی کشاورزی سنتی شده است.
ساماندهی کامل و جامع سیستم جمعآوری و تصفیه فاضلاب شهر همدان، بستری خواهد بود تا انتقال آب بهداشتی از بالادست به مناطق پاییندست از طریق رودخانهها میسر شده و مزارع کشاورزی بتوانند از منابع آبی کاملاً سالم بهرهمند شوند.
*قنوات و چشمهها؛ میراثهای آب در خطر نابودی
با اتصال فاضلابهای شهری به این مسیرهای زیرزمینی، آب قنوات دیگر حتی برای کشاورزی نیز غیرقابل استفاده شده است.
از دیگر مشکلات شهر همدان، آسیبدیدن قنوات قدیمی است. این قناتها که در گذشته شریانهای حیاتی تأمین آب شرب و کشاورزی شهر محسوب میشدند، اکنون بهدلیل نفوذ و تخلیه مستقیم فاضلابهای شهری و پسابهای ساختمانی به مسیرهای زیرزمینیشان، از نظر کیفی بهشدت آلوده شدهاند. در مناطقی همچون محلهحاجی یا خیابان تختی، ساختوسازهای جدید مستقیماً بر روی مسیر این سازههای آبی تاریخی احداث شدهاند. علاوه بر این، انسداد مسیر قنوات در بالادست، مشکلاتی نظیر برگشت و پسزدگی آب به تأسیسات زیرین منازل و وارد آمدن خسارات به طبقات همکف را بهدنبال داشته است. در حال حاضر، با ورود فاضلابهای شهری به این مجاری، آب قنوات دیگر حتی برای کشاورزی نیز غیرقابل استفاده شده است.
اجرای کامل شبکه فاضلاب شهری و تحقق پوشش سراسری آن در تمامی معابر و کوچهها میتواند این چالش را تا حد زیادی برطرف کند. در صورت اجرای درست این طرح، آب قنوات و رودخانهها دوباره پاکیزه میشود و قابلیت استفاده در مصارف کشاورزی و صنعتی را پیدا میکند.
*پوشاندن بستر رودخانهها؛ خطری که در کمین شهر است
یکی از مهمترین اقدامات پرچالش در سالهای اخیر، پوشاندن بستر رودخانهها بوده است. این اقدام که ظاهراً با هدف بهبود منظر شهری انجام میشود، در عمل خطرات بزرگی را برای شهر به همراه دارد. رودخانهای که زیر سازهها و معابر شهری پنهان شده، قابلیت انتقال آب در هنگام بارشهای سنگین را از دست میدهد و در صورت وقوع سیلاب، مسیرِ بستهشده به منبعی از بحران تبدیل خواهد شد.
با پوشاندن مسیرها، امکان لایروبی فنی از بین میرود و هیچ ماشینآلاتی قادر به دسترسی به بستر رودخانه نخواهد بود. در برخی مناطق نظیر استادان (جهاننما) تا میدان دانشگاه، مسیر رودخانهها پوشانده و در مجاورت آنها آپارتمانهای هفت تا هشت طبقه احداث شده، این در حالی است که در صورت وقوع سیلاب، این سازهها نخستین واحدهایی هستند که دچار خسارت خواهند شد.
شهرداری همدان در مواردی از این روند برای ایجاد معابر جدید استفاده کرده، در نتیجه، خانهها و پلاکهایی که پیشتر بدون دسترسی بودند، اکنون به معابر عمومی وصل شده و مجوز ساخت گرفتهاند و حتی مجوز ساخت ساختمانهای چندطبقه را داد. بهطور مثال ابتدای منطقه استادان یک داروخانه قرار دارد که دقیقاً روی بستر رودخانه بنا شده و مشخص نیست در صورت وقوع سیلاب برای اهالی این ساختمانها پیش خواهد آمد.
در برخی مناطق مانند حوالی پل نیازمند، حتی فونداسیون ساختمانها در بستر رودخانه کار گذاشته شده است. در چنین شرایطی، وقوع یک سیلاب میتواند نهتنها ساختمانها بلکه سازههای جدید را بهطور کامل از بین ببرد.
*ضرورت تکمیل شبکه فاضلاب و تأمین اعتبارات
تکمیل شبکه فاضلاب همدان بهعنوان پیشزمینه احیای رودخانهها، پاکسازی قنوات و بهبود وضعیت زیستمحیطی شهر مطرح است اما محدودیت اعتبارات مانع جدی اجرای این پروژه است. برآوردها نشان میدهد برای تکمیل شبکه فاضلاب، با توجه به وضعیت موجود، حداقل پنج تا 10 سال زمان لازم است؛ بهشرط آنکه اعتبارات کافی تأمین و محدوده شهر تثبیت شود.
نبود مرز قطعی شهری موجب شده همدان بهطور مداوم گسترش یابد و هر ساله مناطق جدیدی به محدوده شهری افزوده شود. این گسترش بیبرنامه مانع جدی در طراحی شبکههای زیربنایی ازجمله فاضلاب است. در حالی که همدان از گذشته بهعنوان یک باغشهر تحویل نسل کنونی شده، روند کنونی مدیریت شهری میتواند چهره آن را به شهری خشک و آسیبدیده تبدیل کند.
*بیتوجهی به استعلامها و ساختوساز در بستر رودخانهها
یکی دیگر از مشکلات ساختاری شهرسازی در همدان، اجرا نشدن دقیق استعلامها در زمان صدور مجوز ساختوساز بهویژه در مناطق نزدیک به حریم رودخانههاست. در حالی که اداره آب منطقهای متولی اصلی تعیین حدود و مراقبت از حریم رودخانههاست، نبود نظارت کافی موجب شده بسیاری از ساختمانها در داخل حریم ساخته شوند. نمونه بارز این وضع، بنایی است که در نزدیکی پل نیازمند تا میانه بستر رودخانه امتداد یافته. این نوع ساختوسازها نتیجه سهلانگاری در اجرای روند قانونی استعلامهاست که پیامدهای سنگینی را در آینده بهدنبال خواهد داشت.
*ضرورت بازگشت به اصول مدیریت پایدار شهری
توسعه شهری همدان بدون رعایت اصول زیستمحیطی و حفظ سازههای آبی تاریخی، آینده شهر را با بحران روبهرو میکند. اجرای کامل شبکه فاضلاب، جلوگیری از ساختوساز در حریم رودخانهها، بازگشایی مسیرهای پوشیدهشده و احیای چشمهها و قنوات از ضرورتهای فوری مدیریت شهری است.
شهر همدان زمانی با هویت باغشهر و هماهنگی طبیعی میان رودخانه، فضای سبز و سکونت انسانی شناخته میشد، اما در نتیجه بیتوجهی به این هویت و تسلط نگاه عمرانی صرف، سیمای شهر در مسیر خشکی، آلودگی و ناامنی زیستمحیطی قرار گرفته. امروز حفظ و بازگرداندن آن چهره اصیل نیازمند تصمیمهای جدی، تخصیص اعتبارات پایدار و بازنگری اساسی در سیاستهای شهرسازی است تا همدان دوباره بتواند جایگاه دیرین خود را در توازن میان طبیعت و زندگی شهری بازیابد.
دیدگاه شما