23. مرداد 1391 - 9:32   |   کد مطلب: 223
هم‌زمان با مطرح شدن بحث اقتصاد مقاومتی در فضای علمی –رسانه‌ای کشور بسیاری از مقامات و دست‌اندرکاران علمی، هم‌چون وزیر علوم به این موضوع اشاره کرده‌اند که از این پس پژوهش‌ها به سمت تولید علم در زمینه «اقتصاد مقاومتی» خواهد رفت و این موضوع در اولویت‌های پژوهشی قرار می‌گیرد.

به گزارش بهارانه به نقل از نافع ،این موضوع در حالی از سوی وزیر علوم مطرح شده که حوزه علوم انسانی این روزها در حال آماده شدن برای حضور موثر در بحث «اقتصاد مقاومتی» است. آن چنان که بسیاری از اساتید در حوزه اقتصاد و علوم سیاسی و علوم اجتماعی براین باورند که علوم اجتماعی بازوی اصلی کشور در بحث ایجاد زیرساخت‌های تئوریک برای پیش رفتن در اقتصاد مقاومتی محسوب می‌شود. چرا که اقتصاد مقاومتی یکی از طرح‌های عظیم در دوران تحریم‌ها است که باید قبل از ورود به آن کاملا مبنای تئوریک و بنیانی‌اش تشریح شود.
دکتر محمد راست‌گو، استاد دانشگاه علوم سیاسی در این زمینه براین باور است که علوم انسانی باید با انجام پژوهش‌های گوناگون و البته با تخصیص اعتبار مشخص به آن، زیربنای طرح اقتصاد مقاومتی باشد. یعنی به طور مشخص جامعه شناسی با بررسی ساختار اجتماعی ایران چگونگی بسیج عمومی جامعه را بررسی کند و دراین راه از مولفه‌های علمی و تخصصی برای ایجاد جامعه مقاومتی بهره ببرد. در کنار این موضوع، جامعه‌شناسی باید چگونگی افزایش قدرت و مقاومت عمومی و هم‌چنین گسترش روحیه وفاق را هم مورد بررسی قرار دهد تا با توجه به پشتوانه تاریخی-اجتماعی ایران به نوعی بازوی تببین اجتماعی برای اقتصاد مقاومتی تبدیل شود.
راست‌گو در ادامه با تاکید به نقش علوم اقتصادی در راهبرد اقتصاد مقاومتی می‌گوید: اقتصاد مقاومتی یک طرح فوق‌العاده عظیم است که تنها راه پیشرفت در این راه، نگاه علمی و تخصصی به آن است و به همین علت اساتید و نخبگان اقتصادی باید بانی انجام آن باشند. در واقع این کارشناسان هستند که از این پس باید به صورت تخصصی با داشتن بودجه‌های لازم به بررسی زیرساخت‌های جامعه ایران و پتانسیل‌های آن برای اقتصاد مقاومتی بپردازند. از طرف دیگر به نظر می‌رسد در دورانی که قرار است بر اساس اقتصاد مقاومتی راهبردهای اساسی کشور مشخص شود نباید از افرادی استفاده کرد که تخصصی دراین زمینه ندارند. به عنوان نمونه یک پزشک و یا یک یک مهندس راه ساختمان نمی‌تواند از پس این موضوع برآید. هر چند که متاسفانه در حال حاضر شاهد حضور چنین افرادی در مباحث مدیریتی و تصمیم‌گیری در کشور هستیم و حتی شاید برخی نارسایی‌ها در کشور به همین علت باشد.
این صحبت‌ها در حالی از سوی این استاد دانشگاه مطرح می‌شود که به باور بخش دیگری از جامعه دانشگاهی کشور اقتصاد مقاومتی نیازمند حضور کسانی است که سال‌ها در مورد زیرساخت‌های اجتماعی ایران و روزنه‌های آن و هم‌چنین نقاط قوت و ضعف این اقتصاد مطالعه و پژوهش داشته باشند. محمد راست‌گو در این باره هم به این مسئله اشاره دارد که حضور افراد غیرمتخصص در بحث اقتصاد مقاومتی تنها به محدود ماندن این طرح در حد شعار باقی می‌ماند. چرا که این گونه افراد اصلا توانایی و فضای ذهنی و عملکردی برای اجرایی کردن چنین طرحی ندارند. یعنی به طور مشخص وقتی برخی مدیرانی که در امور اجتماعی و اقتصادی و مدیریتی  تخصصی ندارند بلکه تخصص آن‌ها در زمینه‌های فنی است برای اجرای این امر مهم وارد عرصه می‌شوند باید منتظر یک رفتار نامعقول و غیرکارشناسانه از سوی آنان باشیم که این رفتار در نهایت منجر به ناکارآمدی این طرح می‌شود.
تاکید این کارشناس حوزه علوم اجتماعی بر این محور است که باید تولیدکنندگان اصلی علوم لازم برای زیرساخت‌های تئوریک در بحث اقتصاد مقاومتی وارد عرصه مدیریتی کشور شوند تا بتوان در این طرح به موفقیت مطلوب دست یافت.
به هر صورت به نظر می رسد که برای اجرای طرحی هم‌چون «اقتصاد مقاومتی» به کارهای عمیق پژوهشی در حوزه علوم اجتماعی و تسریع در روند تبیین ساختارهای لازمه اجرایی در این حوزه است موضوعی که در شرایط فعلی باید بیش از هر زمان دیگری مد نظر قرار گیرد.
علی فرازمند

 

دیدگاه شما