از قدیم گفته شده است که در شرایط زلزله و حوادث غیر متقربه آنچیزی که بیش از همه در محافل و در بین مردم دهان به دهان نقل می شود، پدیده ای به نام «شایعه» است. اگر روند اطلاع رسانی دقیق و منسجمی از برخی حواشی یک اتفاق و رویداد طبیعی در جامعه وجود نداشته باشد، این شایعه ها تبدیل به جریانی علیه یک موضوع خبری می شود.
بازتاب گسترده سفر سرزده رهبری به آذربایجان و بازدید از مناطق زلزله هم مصداق بارز این گفتار است. سفری که بسیاری از رسانه های داخلی تنها به انعکاس خبر، تصاویر و گزارش های خبری این سفر پرداختند و از واکاوی و دلایل و تاثیرات این رویداد خبری مهم غافل شدند. اتفاقی که این روزها در دست رسانه های بیگانه قرار گرفته است و در ابتکار عمل رسانه ای تلاش می کنند این سفر را تبلیغاتی و بدون هیچ هدف خاصی تبعپین کنند. در حقیقت در سایه غفلت رسانه های داخلی این سفر و اهداف مهم آن آلوده مسائل سیاسی در رسانه های بیگانه شده است.
صف آرایی رسانه ای علیه یک سفر!
این روزها بحث زلزله آذربایجان و جانباختن تعداد زیادی از هموطنان همچنان نقل محافل و رسانه های گوناگون است. مهمترین دیدگاه موجود هم حول محور چگونگی امداد رسانی به آسیب دیدگان است. اما میان هیاهوی اخبار مرتبط با اخبار زلزله به نظر می رسد پرداختن به موضوع مهمی نه تنها از نگاه رسانه های داخلی بلکه از نظر بسیاری از کارشناسان و مدیران دست اندکار هم مغفول مانده است. این خبر مهم همان حضور سرزده رهبر انقلاب در مناطق زلزله زلده و بازدید چند ساعته از این مناطق است.
بازدیدی که این روزها به خبر اول برخی رسانه های بیگانه تبدیل شده است و درباره آن نظرات و دیدگاه های گوناگون و بعضا جهت دار ارائه می شود، اما در رسانه های داخلی خبری از واکاوی دلایل و تاثیرات مهم این سفر نیست !
امداد رسانی و همدردی در کنار شایعه و تخریب!
شرایط زلزله آذربایجان شرایط ویژه ای بود، دو گروه در تلاش و تکاپو بودند. در یک سوی ماجرا یک گروه متشکل از مردم مردم و نیروهای امدادی هر چه در طبخ اخلاص داشتند را برای کمک رسانی به مردم آسیب دیده از این زلزله به میدان کمک رسانی آوردند.
اما در آن سوی این ماجرا گروه دیگر که آنها به قول خودشان با هموطنان زلزله زده همدرد بودند! تلاش می کردند تا از ساعات اول وقوع زلزله این اتفاق طبیعی را آنطور که می خواهند انعکاس دهند. این گروه با کمک رسانه های توانمندی به نام «شبکه های اجتماعی» تا جایی که توانست با بزرگنمایی منفی و جریان سازی متضاد با واقعیت موجود سه موضوع «کم کاری مسئولان برای امداد رسانی، غفلت صدا و سیما از ماجرای زلزله و نقش پر رنگ شبکه های اجتماعی» را در خبرها و گزارش های خود برجسته کند و انقدر در بوق و کرنا کردند که برای چند روز این سه موضوع نقل تمامی شبکه های اجتماعی بود.
هرچند که دراین بین غفلت برخی مدیران و سازمان های مهم مانند رسانه ملی به این موضوع دامن زد و بهانه مناسبی را برای شدت گرفتن فضای انتقاد در اختیار رسانه های بیگانه و شبکه های اجتماعی قرار داد، اما بهانه رسانه ها و سایت های بیگانه و وابسته به جریان های اپوزوسیون تنها غفلت رسانه ملی نبود و در این بین سازمان ها و نیروهای نظامی درگیر در امداد رسانی مانند سپاه و بسیج هم در تیرس انتقادات این سایت ها قرار گرفتند.
زلزله 7 ریشتری در فضای مجازی!
اما درست زمانی که همه مردم و سازمان های اجرایی کشور سرگرم همدردی با هموطنان زلزله زده و مشارکت در امداد رسانی بودند، به یکباره انتشار یک خبر کوتاه مانند یک زلزله 7 ریشتری فضای مجازی را به لرزه در آورد. خبر کوتاه بود اما تاثیرگذار: « حضور سرزده رهبر انقلاب در مناطق زلزله زده آذربایجان».
رهبر انقلاب در سفر ویژه ای به آذربایجان به صورت سرزده از مناطق زلزله زده بازدید و از نزدیک در جریان امداد رسانی قرار گرفتند. انتشار این خبر کافی بود تا در مدت کوتاهی خبر برجسته و مهم تمامی رسانه های داخلی ، خارجی و شبکه های اجتماعی شود. رسانه های داخلی که طبق وظیفه و رسالت ذاتی خود به انعکاس گسترده این خبر پرداختند، اما در رسانه های خارجی و شبکه های مجازی مانند فیس بوک ، تویئتر و بالاترین ماجرا متفاوت بود. خبر سفر رهبری به عنوان خبر اول قرار داشت، اما تحلیل های ارائه شده برخلاف واقعیت و متاثر از فضای آلوده رسانه ای در آن روزها بود.
4 دلیل حضور سرزده رهبری در مناطق زلزله زده
از زمان سفر سرزده رهبری به مناطق زلزله زده تا به امروز نظرات و دیدگاه های گوناگونی درباره این سفر بیان شده است، اما به نظر می رسد هیچ کدام از این نظرات آنطور که باید به واقعیت ها نزدیک نیست، چرا که بسیاری از رسانه های خارجی و وابسته به اپوزوسیون با توجه به رسالت خبری و اهداف خود به این موضوع پرداخته اند و در برخی موارد این سفر را دارای جنبه تشریفاتی و تبلیغاتی اعلام کرده اند!
اما با نگاهی ژرف و عمیق به ابعاد گوناگون این سفر می توان به 4 نکته اصلی پی برد که به صورت اختصار در این گزارش به آنها اشاره شده است:
حضور رهبری در تمام رویداد های اجتماعی
رهبری و نقش تاثیرگذارش در نظام جمهوری اسلامی تنها برای مسائل سیاسی و نظامی وحضور درمراسمات رسمی و سخنرانی های مذهبی و سیاسی نیست، بلکه رهبری جایگاهی چند وجهی دارد که حضور در رویداد ها و جریانات اجتماعی هم از جمله این موارد است.
برای استمرار انقلاب اسلامی ضرورت حضور رهبری در تمام رویداد ها و صحنه هایی که مردم به نوعی با آن در گیر هستند یک امر بدیهی است. این حضور در واقع زمینه مناسبی را به وجود می آورد که مشکلات ، سختی ها و تمام مواردی که مربوط به یک رویداد اجتماعی است، روی ریل مشخص خود قرار گرفته و به سرانجام برسد.
در طول سال های گذشته این موضوع را تجربه کرده ایم که در هرصحنه ای که رهبری در کنار مردم وارد عمل شده است ، توانسته ایم حرکت های سرنوشت سازی را انجام دهیم ، البته در ابن بین نباید از حضور مردم که در بسیاری از موارد تعیین کننده امور بوده است، غافل شویم.
وقتی مردم مدیران را از آن خود بدانند
در زمانی وقوع حوادث طبیعی و رویداد های اجتماعی که دامنه آنها کل کشور و آحاد ملت را در برمی گیرد برای اینکه مردم مسئولان را از آن خود بدانند و با آنها همراه باشند و در نتیجه انسجام با نظام را حفظ کرده و ارتباط شان را با انقلاب گسترش دهند، ضروری است مسئولان رده های بالای کشور، در تمام صحنه های اجتماعی ، سازندگی تلاش برای خودکفایی و استقلال اقتصادی و حوادث غیر متقربه حضور داشته باشند و در کنار این حضور مردم هم با خلاقیت ها، توانایی ها و کمک های خود یک رویداد اجتماعی را تا رسیدن به نقطه مطلوب و نهایی به پیش ببرند و بر معضلات پیچیده که در بسیاری از موارد در اثر مدیریت نداشتن در یک رویداد اجتماعی به وجود می آید،با مشارکت خود فائل آیند.
جریان داشتن فرهنگ اسلامی و خصلت های نیکو
شاید به جرات بتوان یکی از دلایل اصلی حضور سرزده رهبری در بین زلزله زدگان را جریان داشتن فرهنگ اسلامی و خصلت های نیکو دانست.
زمانی که مسئولان کشور در کنار مردم در جریان رویداد های اجتماعی حضور داشته باشند، زمینه مناسب اجتماعی برای ایجاد و گسترش و تقویت وحدت بین مردم با مسئولان و متعاقل آن مسئولان با مردم به وجود می آید و روحیه جدایی از مردم در بین مسئولان رشد نمی کند و متعاقب آن مردم این احساس را خواهند داشت که مسئولان جامعه از خودشان هستند و در میان خودشان حضور دارند . این وحدت اجرایی در تالیف بین مردم و حکومت بسیار مفید و موثر بوده، از این رهگذر روحیه تعاون و ایثار احساس مسئولیت خدمت به همنوع در رویداد های اجتماعی درمردم تقویت می شود.
استارت مشارکت مردم و همت مدیران در رویداد های اجتماعی
تجربه نشان داده است که تاکیدات رهبری درباره مسائل گوناگون کشور مانند محرک و استارت اولیه باری فعالیت مردم و سازمان های مسئول و مدیران بوده است. در ماجرای زلزله آذربایجان هم این موضوع مصداق عملی پیدا کرد. زمانی که مقام معظم رهبری به شخصه وارد ماجرا شدند، از همان روز نحوه امداد رسانی ها تغییر کرد و شدت گرفت. هر چند که قبل از حضور رهبری هم سازمان های مسئول به انجام وظایف خود در بحث امداد رسانی و خدمات رسانی به زلزله زدگان پرداخته بودند، اما این حضور و تاکید دوباره رهبری باعث شد که روند امداد رسانی و بازسازی مناطق زلزله زده شدت بیشتری گرفته و این روزها شاهد رویش روحیه نشاط و امید در بین مردم آذربایجان باشیم.
باید به این موضوع توجه داشت که برای اینکه مردم انقلاب را از آن خودشان بدانند، کشور را از آن خود بدانند و انسجامشان را با نظام حفظ کرده و ارتباطشان را با انقلاب گسترش دهند، ضروری است که در رویداد های اجتماعی مسئولان رده های گوناگون کشور از رهبری گرفته تا مدیران اجرایی کشور ، حضوری پررنگی داشته باشند. حضور مسئولان در کنار مردم است که می تواند در رویداد های اجتماعی قطار انقلاب را به سلامت از پیچ های خطرناک انحراف و آلوده نشدن به مسائل سیاسی کشور عبور دارد.
ماجرای زلزله آذربایجان یک موضوع سیاسی نبود، بلکه سیاسی شد، اما به بحران نرسید چرا که به درایت و هوشیاری کنترل شد. غفلت رسانه ملی زمینه ساز سیاسی شدن این ماجرا بود، اما اقدام به موقع و هوشمندانه مردم و مسئولان برای امداد رسانی به آسیب دیدگان زلزله و در نهایت درایت و حضور رهبری و تاکیدات ایشان ، از حادثه آلوده شده به مسائل سیاسی یک رویداد اجتماعی و مردمی ساخت. رویدادی سرانجام آن با همت سازمان های اجرایی برای بازسازی سریع مناطق زلزله زده قبل از فصل سرما تکمیل می شود.
*علی محمدی
دیدگاه شما