8. اسفند 1391 - 14:22   |   کد مطلب: 3577
عقب نشینی محمد نوری زاد در برابر پرسش های مصطفی غفاری

به گزارش بهارانه به نقل از نافع ،محمد نوری زاد کیهان نویس سابق که پس از انتخابات ۸۸ با چرخش ۱۸۰ درجه ای نسبت به مواضع گذشته اش به منتقدین نظام و انقلاب پیوست در حال ساخت و انتشار سری مستند شعبون بی مخ ها (در نقد بسیج و نیروهای انقلاب) میباشد.وی در قسمتی از وبسایت خویش به سئوالات مصطفی غفاری در مورد مواضع و اهانتهایش نسبت به بسیج پاسخ میدهد.که در زیر متن کامل این مناظره مکتوب آورده شده:

دوستی به اسم مصطفی غفاری برای من نوشت:

سلام

مرد و مردانه من حاضرم به عنوان یک بسیجی که شما شعبون بی مخش مینامید با شما مناظره کنم. اگر دروغگو نیستی و جرأت داری بسم الله

تشکر

یا علی سید علی
مصطفی غفاری

—————————-

و من درپاسخ به وی نوشتم:

سلام مصطفای گرامی

صفای مردونگی امثال تو که شرف دارند و اسم “مرد و مردانگی” را بر زبان می آورند.

عزیزم، چشم، شما برای من بنویس و همین مطالبی را که من به اسم رویه های شعبون بی مخی از آن یاد کرده ام نقد کن. و بگو که این کارها را قبول داری و چرا قبول داری. و اگرنه قبول نداری باز برای چه؟

دستت را به گرمی می فشارم

نوشته ات را به همین نشانی برای من ارسال کنید تا من علاوه بر درج آن در سایت خود پاسخ شما را هم بدهم.

پس بحث ما سر چیست؟

شبعون بی مخ های مذهبی

از هر قماش

با احترام

————————

چندی بعد، مصطفی این پرسش ها را برای من فرستاد:

سلام

لطفا به قسمت اول سوالات من صریح پاسخ دهید:

۱ – مگر حضرت امام نفرمودند همه ملت ایران بسیجی هستند؟ این حرف امام آیا به تعبیر شما که بسیجی ها را بی مخ مینامید توهین به امام امت و امت امام نیست؟

۲ – آیا بسیجی خوب بسیجی شهید شده است و بقیه بی مخ ؟

۳ – آیا بسیجی را فقط برای گوشت جلوی توپ شما و هم فکرانت میخواهید در بقیه زمان ها بسیجی بی مخ است؟

۴ – آیا خیل عظیم بسیجیان از صدر اسلام تاکنون را به فردی کثیف و زناکار و شراب خوار مانند شعبون جعفری یا همان شعبون بی مخ نسبت و نامیدن جفا به خون مطعر شهدا نیست؟

۵ – چرا قبل از انتخابات ۸۸ و فتنه عظیم ۸۸ شما بسیجی ها را دوست داشتی و بعد شدند بی مخ؟ آیا این صداقت شما را نشان میدهد؟

۶ – چرا بچه بسیجی هایی که اینقدر در مسائل مختلف علمی مانند هسته ای، صنایع موشکی، نانو و… دارند برای مملکت افتخار آفرینی میکنند را شعبون بی مخ مینامی؟

———————————

و من در پاسخش نوشتم:

سلام مصطفای گرامی

از این که پرسش های خود را صریح و بی پرده با من در میان گذارده اید از شما سپاس مندم. و اما پاسخ هایی که به باور من مربوط است:

۱ – بسیج دوست من، یک لفظ که نیست. بل یک تشکیلات متصل به سپاه است. مثل واژه ی عدالت. که هم در محدوده ی فردی معنا پیدا می کند و هم جمعی. اما آن وجه جمعی اش به دستگاه عریض و طویل قضایی کشور مربوط است. چرا که توان من و شما در گسترانیدن عدل کجا و توش و توان دستگاه قضایی کجا؟ با این حال، واژه ی بسیج اگر از محدوده ی فردی خروج کند به تشکیلاتی مربوط می شود که در اتصالش به سپاه معنا پیدا می کند. دوست من، من هرگز منکر زحمت های امنیتی و شب نخوابیدنهای دوستان بسیجی نیستم. خدا مرا نبخشاید که آن وجه از زحمت های جوانان خوبمان را که در بسیج مشغولند نادیده بگیرم. بل هرگاه من لفظ شعبون بی مخ بکاربرده ام، از آن دسته آدمهایی یاد کرده ام که بدون مجوز و بدون اعتنا به قانون و دستگاههای انتظامی به یک مجلس یا یک محل یا یک محفل یا حتی به بیت یک مرجع تقلید می ریزند و آنجا را تخریب می کنند و با الفاظی زشت، منتقدان را می نوازند. من اطمینان دارم که خود شما نیز این رویه را نمی پسندید. حالا من از شما خواهش می کنم به حادثه هایی بیندیشید که عده ای به اسم بسیجی یا اصلا بسیجی در آنها نقش ایفا کرده اند. مثل بالا رفتن از سفارت انگلیس و داخل شدن به کوی دانشگاه و ضرب و شتم دانشجویان و خانه ی مراجع و خیلی جاهای دیگر. اگر بگویی اینها (دانشجویان یا مراجع) خطاکار بوده اند و وظیفه ی بسیج است که با نابکاران و خطاکاران برخورد کند. که من می گویم: با کدام مجوز قانونی؟ یک نمونه اش را شما بگو!

۲ – نخیر. ما خاک بسیجیان شهید را به چشم می کشیم. بسیجی خوب کسی است که فهیم و شریف و آزاده و انسان و بهره مند از شکوه آموزه های دینی باشد. و نه این که چون بسیجی فلان پایگاه است و فرمانده ی پایگاه گفته: بچه ها بریزید و بزنید، او چشم و گوش بسته همان بکند. مصطفای عزیز، یک بسیجی خوب، کورکورانه و حتی عاشقانه و چشم و گوش بسته عمل نمی کند.

۳ – مطلقا. بسیجی ای که در سالهای جنگ مرد و مردانه از سرزمین ش دفاع کرده برای همیشه عزیز و دوست داشتنی است. اما به من اجازه بده که بعد ازجنگ، قدم به قدم رفتارهای او را رصد کنم و بد و خوبش را نمره بدهم. آنجا که صادقانه خدمت کرده و می کند به او آفرین بگویم و آنجا که نامردانه به زن و بچه ی یک معترض فحش می دهد و بدون اعتنا به قانون خانه و زندگی یک معترض را نابود می کند، نمره ی زیر صفر بدهم. چرا که رفتار این بسیجی فحاش و بزن بهادر و چشم و گوش بسته به اسم اسلام صورت می پذیرد.

۴ – هرگز قصد من آلوده کردن آن مجاهدت ها نیست. من تنها و تنها رفتار کسانی را که به اسم بسیجی می زنند و فحش می دهند و تخریب می کنند و چشم و گوش بسته از دیوار مردم بالا می روند شعبون بی مخ می نامم. فکر می کنم در این اطلاق با من موافق باشید.

۵ – دوست من، درست می فرمایید. من سابقا گرچه به برخی رفتارهای بسیجیان معترض بودم اما صادقانه آنان را دوست می داشتم. اما وقتی دیدم کسانی به اسم بسیجی قمه دست گرفته اند و زنجیر دست گرفته اند و با باطوم برقی مردم خودش را به باد ضرب و شتم گرفته و حتی به طرف آنها شلیک می کند و فحش می دهد وناسزا می گوید، به حکم عقل حساب بسیجیان خوب را با آنانی که عمله ی جهل اند و با رفتارهای جاهلانه ی خود آبروی اسلام که هیچ آبروی انسانیت را می برند جدا کردم.

۶ – من به این پرسش شما پاسخ دادم. من مطلقا دانشمندان بسیجی را شعبون بی مخ نمی نامم. شعبون بی مخ های بسیجی کسانی هستند که بی ادب و فحاش و پلید و آدم کش و چاقوکش و قمه بدست و ناجوانمردند. درضمن اگر یک دانشمند بسیجی هم قمه دست بگیرد و فحاشی بکند و از دیوار مردم بالا برود، او نیز به کسوت شعبون بی مخی ورود می کند.

با احترام و ادب:
محمد نوری زاد
دوم اسفندماه سال نود و یک

 

صدای دانشجو:

در جای جای نوشته جناب آقای نوری زاد از لفظ مردم جهت توجیه اههانت های خویش به بسیج و نیروهای انقلاب استفاده میکند که باید از ایشان پرسید منظور از مردم همان مردم خدا جو!!!هستند که حتی حرمت عاشورا و اباعبدالله را نگه نداشتند و با توهین به اباعبدالله موجب خشم و خروش ملت در نه دی شدند.یا همان مردمی که با سلاح گرم و سرد به جان مردم افتاده بودند و راهپیمایی سکوت آنان را مبدل به آشوب و تشنج کردند.آیا مقصود آقای نوری زاد از مردم اشرار و اراذلی است که با پول های انگلستان و امریکا  کاملا سازماندهی شده امنیت و آسایش ملت را بر هم زدند؟

جناب آقای نوری زاد آیا شعبون بی مخ ها شهدایی هستند که جان خودشان را در آشوب های خیابانی و برای برقراری امنیت از دست دادند یا آن اراذل و اوباشی که شما مردم خواندیدشان؟

جناب آقای نوری زاد من هم با شما موافقم که  بسیجی اهل فحش و ناسزا نیست اما آیا فکر کرده اید که وقتی دشمنان با اراذل و اوباش و زور و چماق سعی در پایمال کردن جمهوریت نظام را دارند تکلیف بسیج و بسیجی چیست؟؟

در پایان به شما میگویم جناب آقای نوری زاد حنای شما دیگر برای مردم رنگی ندارد وحقه بازی جنابعالی در ساخت فیلم مستندتان از زندانی ساختگی و آن صحنه هایی که بعدا خلاف واقع بودنشان اثبات شد چهره نوری زادها را برای مردم روشنتر کرد..

دیدگاه شما