11. مهر 1392 - 14:16   |   کد مطلب: 6135
چند روز پیش احسان کرمی، مجری رادیو تلویزیون، به محدودیت حضور سوپراستارها در تلویزیون اشاره کرد. حرف های او بهانه ای شد برای تهیه گزارشی از حال و روزمجریان داخل و خارج و بررسی زوایایی از زندگی کاری ایشان برای رسیدن به فرصت ها و چالش های مجری گری در داخل کشور.

به گزارش بهارانه به نقل ازهفته نامه حاشیه: چند روز پیش احسان کرمی، مجری رادیو تلویزیون، به محدودیت حضور سوپراستارها در تلویزیون اشاره کرد. حرف های او بهانه ای شد برای تهیه گزارشی از حال و روزمجریان داخل و خارج و بررسی زوایایی از زندگی کاری ایشان برای رسیدن به فرصت ها و چالش های مجری گری در داخل کشور.

1- خانون مهربونی که برگشت

گیتی خامنه، مجری مشهور و محبوب برنامه های کودک و نوجوان تلویزیون در دهه 60 مدتی پیش، پس از 15 سال زندگی در آمریکا و تحصیل علم به ایران بازگشت. تصویر و صدای گیتی خانه که خاطرات کودکی دو نسل را زنده می کند، همچنان در اذهان این دو نسل باقی است. او از سال 1358 تا اواسط دهه 70، یک روز در میان ساعت پنج عصر و پس از آن تیتراژ به یادماندنی برنامه کودک شبکه اول سیمای دو شبکه ای جمهوری اسلامی مهمان خانه ها بود و مثل همتای محبوب دیگرش، الهه رضایی،دوست صمیمی کودکان و نوجوانان انقلاب.

به جرأت می توان گفت او یکی از مسلط ترین و حرفه ای ترین مجریان تلویزیون ایران در سال های پس از انقلاب بود. او در سال 73، آخرین برنامه «فیروزه» (ویژه دختران نوجوان) را در شبکه 4 اجرا کرد و برای سال ها به آمریکا رفت. او در آمریکا نیز یک برنامه کودک و نوجوان را در شبکه فارسی زبان «صدای آشنا» که گفته می شد به نهادهای مرتبط با دولت جمهوری اسلامی نزدیک است و بخش اعظم برنامه هایش در تهران تولید می شد،

تهیه و اجرا می کرد اما وی به رغم اینکه شرایط مناسبی برای اجرا در شبکه های خارجی غیروابسته به دولت ایرلان هم داشت، پس از 15 سال زندگی در دیار غربت، به گفته خودش برای انتقال تجربیاتش به ایران بازگشت و از جمله اجرای برنامه ای به شدت محبوب و پربازدید با عنوان «بچه های دیروز» را در شبکه 5 اجرا می کرد که به بازگویی خاطرات تصویری نسل دهه 60 از برنامه های کودک اختصاص داشت.

او چرا بازگشت؟ جواب او به مهر، چند سال پس از رجعتش به تهران در مقابل پرسش از علت حضورش در تلویزیون و در برنامه خانوادگی شبکه دوم، «تصویر زندگی» رهگشاست: «چون دست مرا در چگونگی اجرای بخش مربوط به من باز گذاشتند. الان موضوع برنامه، کارشناسان و مهمانان و به طور کل قالب برنامه را خودم انتخاب می کنم و دخل وتصرف اضافی در آن صورت نمی گیرد.»

همانجا او گفته بود: «به نظر من برنامه های کودک باید با نظر کودکان برای کودکان تهیه و تولید شود، در این صورت قطعا مخاطبان این برنامه ها نیز بیشتر خواهند شد. این همان احترام گذاشتن به مخاطب و نظر او است. خودم من در خیابان، اتوبوس، مهمانی ها و ... که می روم با دیگران دربارنه برنامه های خودم صحبت می کنم و کلی ایده می گیرم و مطمئنم که استفاده از همین ایده ها ونظرات در جذب مخاطب موثر است.»

اگر به خامنه، همچنان اجازه دهند او از تجربیاتش با استقلال کامل استفاده کند هم کلی مخاطب جذب می کند و هم از ایران نمی رود.


2- او یک بازیگر بود؟

فرشید منافی، همان که اول و وسط و آخر همه برنامه های صوتی و تصویری که اجرا کرده، خطاب مخاطب فریاد می زد: «قررررربونتون برم!». منافی تا در ایران بود؛ در رادیو پیام، رادیو ورزش، رادیو جوان، رادیو فرهنگ به عنوان گوینده فعالیت داشت.

مجری محبوب برنامه «روی خط جوانی» حالا با بیش از 400 هزار لایک در صفحه فیس بوکش، پنج شب هفته برنامه طنز «رادیو پس فردا» را اجرا می کند. او متولد 22 مرداد 1358 است، تحصیلات دوره متوسطه را در دبیرستان «جاویدان» و تحصیلات عالی را در رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد گذراند.

فرشید منافی در حالی که در اوج محبوبیت بود، برای مدتی از کار گویندگی در صدا و سپس مجری گری در سیما کنار گذاشته شد. برنامه روی خط جوانی از انتقاد تند و تیز و بی سابقه به مسئولان و مدیران مختلف ابایی نداشت اما همین انتقادها کم کم کار دست او داد تا جایی که او همانموقع د ر گفتگو با روزنامه اعتماد و درباره علت کاهش جذابیت کارهای صدا و سیما گفت: «متاسفانه الان رادیو و تلویزیون خیلی صادق نیستند. نه برنامه سازها و نه مجری ها حتی با خودشان هم صادق نیستندوگاهی هم اصلا متوجه این صداقت نداشتن نمی شوند و ... در نهایت متوجه می شوی به یک انسان مکانیکی تبدیل شده که عادت کرده کاری را انجام بدهد یا برنامه ای را داشته باشد که عرف است یا کاراکتر فلان مجری موفق را الگوبرداری کند اما من سعی کردم خودمباشم. من خودم را زندگی کردم و حتی در اجرا هم خودم هستم. منی که در اطرافم هم مذهبی دارم، هم شهرستانی، هم کم درآمد و هم متمول یعنی در حقیقت در بطن جامعه هستم و می توانم از نزدیک با زندگی مردم آشنا شوم. می توانم ببینم دغدغه های آنها چیست و چطور حرف می زنند.»

شاید او با همین روش در آبان 1390 با برنامه رادیو پس فردا، جایزه شخصیت رادیویی سال «اتحادیه رسانه های بین المللی» را از آن خود کرد. او اوایل همان سال نیز دو جایزه «بهترین مجری رادیویی» و «بهترین گفتارمحور روزانه رادیویی» از فستیوال رادیویی نیویورک را برده بود. زمانی که او در ایران از کار برکنار شده بود، برخی رسانه های داخلی از جمله سایت البرز نوشت: «منافی به دلیل حضور در گروه های منحرف عقیدتی – اخلاقی از ادامه فعالیت در صدا و سیما منفع می شود.»

این سایت تصاویری منتشر کرد و مدعی شد یکی از حاضران در این تصاویر، فرشید منافی است که با شالی قرمز در گردهمایی زیرزمینی «گروه منحرف TSM» شرکت داشته است اما واقعا چرا او از ایران رفت؟

در آغاز گزارش حرف های رشیدپور را درباره رفتن او خواندید. رشیدپور نوشته بود ترجیح می دهد در ایران بماند اما گناه پر کشیدن استعدادی چون منافی را بر گردن مسئولانی دانسته بود که جوانان مستعد را ناامید می کنند اما وحید یامین پور، مجری اصولگرای برنامه سیاسی «دیروز، امروز، فردا»ی سیما، همه چیز را به پای منافع مادی او می نویسد.

یامین پور، وقتی منافی در رادیو «پس فردا» به او حمله کرد علیه همکار سابقش در رادیو جوان نوشت: «فرشید فقط یک بازیگر بود. اونهج البلاغه می خواند، برای امام راحل شعر می خواند، علیه آمریکا متن طنز می گفت اما امروز اینگونه می گوید. از او انتظار بیشتری نیست. او نه آن وقت انقلابی بود و نه الان ضد انقلاب است. او هیچ وقت هیچ خصلتی نداشته است. فقط به درآمدش فکر می کرد. او اکنون گوینده سرویس جاسوسی آمریکاست. خب شاید آنجا بیشتر حقوق می دهند.»


3- متهم اصلی

سید محمد حسینی طباطبایی از ابتدای شروع به کار شبکه تهران تا سال 1384 مجری تلویزیونی این شبکه بود که برنامه های او خصوصا با زوج سید کاظم احمدزاده هواداران فراوان داشت. محمد حسینی تا زمان فعالیتش در ایران در شوهای تلویزیونی نظیر «مسابقه سیمرغ» و «مسابقه بزرگ» فعالیت داشت.

او دانش آموخته رشته فیزیک از اصفهان است. او که مجری بذله گویی بود مثل همه چهره های برنامه های زنده سیما می کوشید از سیاست بپرهیزد.

ابتدا در دبی کوشید در اولین شبکه خصوصی مجاز ایران، مجری اول باشد اما آن شبکه راه نیفتاد و او ناراضی وس رخورده حالا در آمریکا به تهیه و اجرای برنامه می پردازد. این برنامه با مضمون طنز سیاسی به صورت هفتگی پخ شمی شود و در فیس بوک، خود را رهبری سیاسی می بیند و در توهم استراتژی سرنگونی نظام به اصطلاح برای مردم می نویسد: «یادتون باشه، من به دستور شما (مردم) وارد سیاست شدم و به دستور شما می رم بیرون ... من راه حل تغییر رژیم، بدون کشته دادن را نوشتم ... پیشنهاد نوع حکومت آینده و ...»

او در برنامه «ام. شو» حتی پا را فراتر از سیاست گذاشته. او مثل بسیاری از مجریان برنامه های تلفنی سلطنت طلبانه درباره مقدسات اسلامی و سنتی مردم حرف های موهن و زننده ای به زبان می آورد. او اولین مرد راه مهاجرت هنری – سیاسی بود ولی درنیافت که آمریکا و برنامه های تکنفره تلفن محور، گردابی است که پیرمردهای بسیاری را در خود هلاک کرده است. او حالا گوش به فرمان لایک زن های فیس بوکش است اما مطمئنا بینندگانش یک پنجم مخاطبان برنامه مشترکش با سید کاظم در شبکه 5 نیست.


4- شلوغ!

در هیاهوی برگزاری انتخابات تاریخی خرداد 92 که اذهان عمومی مردم و اصحاب رسانه به پیگیری اخبار انتخابات معطوف است، شبکه برون مرزی Ifilm صدا و سیمای جمهوری اسلامی چند روزی سریالی با عنوان «مشق عشق» پخش کرد. سریالی درباره والیبالیست جوانی به نام امید است که بر اثر حادثه ای از ناحیه پا فلج شده و اطرافیانش تلاش می کنند تا او را به جریان عادی زندگی بازگردانند اما این حضور سالومه سیدنیا یکی از مجریان شبکه «من و تو» با نام مستعار «سالی تاک» در این سریال بود که ناگهان بحث برانگیز شد. گویا این سریال در سال های حضور او در ایران در یکی از شبکه های استانی تهیه، تولید و پخش شده بود.

سالومه سیدنیا یکی از تهیه کنندگان ومجریان جوان شبکه من و تو 1 است. او دارای مدرک لیسانس علوم ارتباطات شاخه خبرنگاری از دانشگاه آزاد تهران و فوق لیسانس مدیریت بین المللی از دانشگاه آکسفورد بروکس و همچنین دارای دیپلم بازیگری از کانون سینمای جوان است.

سالومه پیش از پیوستن به تلویزیون من و تو 1 سابقه کار در رسانه های مختلفی از جمله روزنامه های «زن» (به مدیریت فائزه هاشمی) و «ایران» و شبکه بی بی سی فارسی را دارد و به عنوان یکی از برگزارکنندگان بخش آرای مردمی جشنواره فیلم فجر به مدت پنج سال در روابط عمومی خانه سینما حضور داشت.

ستاره درخشش، مجری با سابقه و مدیر کنونی برنامه فارسی صدای آمریکا در یکی از پست های فیس بوکش مدعی شده بود، سالمه در این رسانه هم همکاری داشته اما او را به علت مسائل اخلاقی از آنجا بیرون کرده است.

شوی تلویزیونی سالی تاک، تصاویر و ویدئوهای ارسالی از ایران را تقریبا با اهدافی سیاسی پخش می کند. این تصاویر و کلیپ ها توسط شهروندان آماتور داخلی و بنا بر موضوعات هفتگی اعلامی برنامه از شبکه های ماهواره ای ارسال می شود. او هم نمونه ای از کسانی است که نان وطن خوردند و نماندند.

دیدگاه شما