22. مهر 1394 - 15:58   |   کد مطلب: 12946
این "زالان" مجرب امروز همان نوجوانان و جوانان زرین‌موی پر شور و خروش دیروزند که با "سیمرغ انقلاب قلل گمنامی را در نوردیدند"

به گزارش بهارانه به نقل از زنگ اول، روزهایی را بیاد داریم که پیکر گلهای پر پر شده دردفاع از عزت وشرف این مرز وبوم را درشهرها وروستاهای  سرزمین ایران اسلامی تشییع میکردند درحالی که بسیاری از آنان بهنگام شهادت حتی مویی در صورت خود نداشتند تا چه رسد به اینکه محاسنی داشته باشند که آنراسپید کرده باشند.انگیزه اصلی حضور آنان در صحنه های نبرد همانا تکلیفی بود که از سوی امام وقت(ره)برضمه خود احساس میکردند. بیاد دارم همسنگرانی که در بسیاری ازنبردهای رو در رو با دشمن بشهادت میرسیدند حوالی بیست ساله بودند که بعضا بیست تار موی در صورت آنان نروئیده بود ولی در آزمون غیرت وشرف نمره بیست گرفتند. اما عمده کسانی که در زمان فعلی به خیل شهداء میپیوندد کمتر موی سیاهی برمحاسن آنان دیده میشود . معمولا درمراسم بزرگداشت شهداء آنزمان به پدران ومادران داغدار تبریک وتهنیت میگفتند ولی دراین زمان باید به فرزندان ونوادگان شهداء سپید موی تعزیت گفته شود .

مویه هایی جدایی این نسل آبدیده وپرانگیزه گواه بر صداقت واستواری آنان بر راه نیمه تمام یاران سفر کرده شان میباشد.عمده این یاران سپید موی دوران بازنشستگی واستراحت کاری خود را سپری میکنند وعموما نیروهای بازنشسته، خصوصا بازنشستگان لشکری دربسیاری کشورها یا به مطالعات وپژوهش ویا درسفروسرگرمی بسر میبرند ولی گویا  قصه این سربداران سپید موی را پایانی نیست.

کسانی که با این قشر زندگی کرده میدانند که این یلان سپید موی چوبه دار خود را سالهاست که بردوش خود میکشند آری این " زالان" مجرب امروزهمان نوجوانان وجوانان زرین موی پرشور وخروش دیروزند که با " سیمرغ  انقلاب  قلل گمنامی را در نوردیدند ". این سبک روحان عاشق کسانی هستند که فاصله شان از دیروز تا امروزیک تغییر رنگ ظاهری بیش نیست منتها با فاصله های زمانی هرکدام سوار بر قطار جاودانگی شدند ولی همگی از بیدارگران اقلیم قبله بودند که برموذنه های سرزمینهای خفته بانگ بیداری سر دادند. باید گفت شهیدان سپیدموی امروزاز تبارشهداء بی محاسن دیروزند وهردو درمسیرتکلیفند وهردو به قصد رهایی از زندان تن درجهادند وهستند . کسی چه میداند که این زندانیان عشق  چه شوری در سر دارند مگرکسی که در این بند گرفتارآمده باشد.

تاملی در احوالات هریک از این شهیدان سپید موی مرثیه ای برآتش بجا مانده از کاروان یاران زرین موی دیروز میباشد . اکثر این یاران سفر کرده  ویاوران منتظر، زمان ونحوه رفتن خود را احساس میکردند  وبکرات آرزوی قلبی خود را برزبان آورده اند وبعضا حتی سرزمین میقات خود را نیز مشخص کرده اند.نمونه هایی ازرفتارهای روحی این جندب ها واشترهاوعمارها وسلمانهای انقلاب را میتوان بمدد طلبید وجان مطلب را به زیورنام آنان آرست .

نورعلی شوشتری  محل احرام خود را تشخیص داده بود او یکی ازقافله سالاران شهداء سپید مویی است که منشور اخلاقی بازماندگان کاروان را با زبانی رسا بخوبی ترسیم کرد . وقتی که فرمود دیروز از "هرچه بود گذشتیم" وامروز از "هرچه بودیم" گذشتیم،دیروز بدنبال "گمنامی "بودیم وامروز مواظب هستیم "ناممان گم نشود" .... با توجه به شناختی که از روحیات این قافله سالارشهیدان سپیدموی سراغ میرود تمامی این گفته ها از روی صدق وایمان وباورهایش بود. حسن شاطری از دیگر شهداء سپید مویی بود که قفس تن را درمصاف با کافران اسرائیلی در آوردگاه مقاومت وایستادگی آزادکرد. او که در ارادت واخلاص ومحبت سرآمد بود به سفیرعشق ودوستی در کرانه های دریای مدیترانه تبدیل شده بود.شهید تقوی فر از دیگر شهداء سپید مویی بود که آوازه برادری وهمدردی او برعشایر عرب تمامی ندارد . سید حمید طباطبایی که مسافری نستوه وگمنام دیرزمانی بود که بدنبال نشانی در بی نشانی میگردید آخرالامر با خون سرش موهای سپیدش را خضاب کرد واقتدا به جدش نمود . سعید قهاری مکانی که باید محرم میشد را کاملا میدانست ولی لحظه رفتنش را نمیدانست.ودهها شهید سپید موی دیگر وجود دارند و بیشتر نام ونشانشان درگمنامیست که دراین چند سال اخیر به کاروان شهداء پیوسته اند که  توانسته اند باب شهداء را همواره  گشوده نگه دارند.این بدان معنا نیست که شوریدگی جوانان فروکش کرده بلکه این سپیدموهایند که بیقرارترند. دراین راه دشوار پایداری دهها شهید گمنام ونامداری وجود دارند که هرکدام آوازه بلندی در دلدادگی دارند.

شهید حسین همدانی 64 ساله از آخرین قافله سالاران سپید مویی است که مورخه 16 مهر ماه  1394 درمصاف با خفاشان شب پرست ومتحجران تهی مغز سر بدار گردید.این زال الوند نشین ازابتدای قدم نهادن به وادی بیداری تا واپسین لحظه در یک مدارویک درجه بود. نه صغر سن اورا از مدار مدیریت خارج کرد ونه کبر سن از تلاش وجوشش او فروکاست. جلسات کاری بعد از نماز صبح وپس از نیمه شب او در داخل وخارج ازکشورگواهی براین نستوهی ومستوری اومیباشد .

           پری رو تاب مستوری ندارد

                                         درش بندی ز روزن سر برآرد

اوکه عمری با مستان نشسته بود تاب مستوری نداشت چون عاشقی و مستوری نشاید زیستن. وآخرالامر حجاب تن را در جمعه شبی درید وجامه نیکنامی بر قامت خود پوشاند و دلیل دیگری بر طریق سرخ ماندگاران گردید. او توبه زمستوری نمود وکار را با دستوری به انجام رسانید. او بیدارگری متقی وراست قامتی  خود ساخته بود که قامت خود را درکمال پایمردی استوار نمود. حاج حسین همدانی نامی آشنا برای همه رزم آوران دیروز وامروزمیباشد که آوازه فرامرزی اوبا نام " ابو وهب" برای همیشه در تاریخ پایداری مردم منطقه خاورمیانه حک شده است.

اما آنسوی خبر، باید دانسته شود که این مردان سپیدموی همانهایی هستند که روزنامه "ماوراء خبر" چاپ رباط درمراکش ظهورآنانرا احساس کرده بود وبا ظرافتی آنرا به قلم احتیاط آراسته و اندکی از آنرا به تصویر کشانید که اعترافی سخت وتوام با شماتت برخی از رفتارهای رهبران منطقه ای  وپشتیبانان آنان بود.این روزنامه پرتیراژ عربی در شمال افریقا نوشت : " ایرانیها مانند نجیب زاده ای رفتار میکنند و ازمرو تا قاهره را درکنترل دارند و بدنبال احیاء سرزمین امپراطوری کهن خود هستند. آنان درحال حاضر به سواحل مدیترانه وسواحل خلیج عدن وشرق افریقا رسیده اند. صدای پای سربازان ایران درقلب جهان عرب شنیده میشود." این گوشه هایی از اعترافات تامل برانگیز یک روزنامه نگار عرب در کشوری با ثبات سیاسی در شمال غرب قاره افریقا از بیدارگری ایران اسلامی میباشد. دربخشی ازبیان این روزنامه نگار عرب آمده است که ایرانیها بیدار شده اند وبی واهمه به قلب جهان عرب زده اند. آخرین بیان این روزنامه نگارعرب تعبیرعمیقی بود که در کلام آن مشاهده میشود.آری ایرانیها بیدار شده اند ایرانیها بیدارگرند اینها خواب آرام را از دشمنان گرفته اند اینان مصداق حدیث نبوی (ص) که فرمود:اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس بدان دست خواهند یافت. آری انگیزه اصلی این مردان سپید موی خونخواهی هزاران همسنگر بخون خفته خود درهشت سال دفاع ازکیان بیداری است.

بیانات این روزنامه نگارعرب  حاکی از فرهنگ "بزرگ زادی " ایرانیان میباشد که به پیک امیدی در منطقه  تبدیل شده واین عظمت برای هرایرانی از هر قوم ومذهبی غرورآفرین است. این غروری که همه ایرانیان وطن پرست به آن میبالند میسر نمیشد مگر با عزم واراده پولادین این سرداران نستوه ایرانی که در منطقه خاورمیانه وجهان با کوله باری از تجربیات جنگ پا به عرصه بیداری  نهاده اند. قطعا رادمردان آرمیده در این سرزمین کهن به این سپهسالاران بی نام ونشان مباهات خواهند کرد.

آری این صدای پای یاران بیداریست که هم پای جلوداراز مرو و خراسان تا کرانه های رود نیل ودریای مدیترانه بگوش میرسد.

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما