به گزارش بهارانه، تحریف تاریخ و جعل حدیث را زیاد شنیده بودم ولی فکر می کردم این مربوط به دورانی است که وسایل ثبت و ضبط وقایع نبود و نقل حوادث و انتقال اظهارات این و آن شفاهی و سینه به سینه انجام می شد. اما در سال های اخیر مسائلی اتفاق افتاد که برایم ثابت کرد تحریف کنندگان واقعیت، آنقدر جسارت دارند که حتی اسناد قطعی و انکار ناپذیر را حاشا کنند و حتی حوادث و وقایعی را که میلیون ها شاهد آن زنده هستند را طور دیگری جلوه دهند.
آنجایی هم که زور و قدرت سر نیزه در دست آنها باشد اجازه نمی دهند کسی حرفی از واقعیت بزند و جز روایت آنان روایت دیگری بیان کند، مثل هولوکاست که بیان هر واقعیتی در این مورد جز روایت زورگویان مستحق مجازات است؛
از خود میپرسیدیم چطور ممکن است وقتی امیر المومنین (ع) در محراب به شهادت رسید، عده ای بگویند مگر علی(ع) نماز هم می خواند؛
از خود می پرسیدیم مگر می شود سر فرزند پیامبر را در پایتخت ولایت پدرش به عنوان خارجی و کافر از تن جدا کنند، اما با این تحریف ها باورمان آمد. وقتی امروز می بینیم با این که انبوه رسانه ها وجود دارد و همه وقایع با صوت و تصویر ضبط می شود، تحریف کنندگان آنقدر پر رو هستند که وقایع را 180 درجه خلاف واقع جلوه می دهند؛ تحریف در آن دوران که هیچ کدام از این ابزار نبود که کار خیلی ساده ای بنظر می رسد.
وقتی در مورد نظرات امام خمینی(ره) در باره رابطه با امریکا و شعار مرگ بر امریکا حرف های عجیبی زده شد، این حرف ها آنقدر قاطع و جدی بود که به حافظه خودم شک کردم؛ آخر در آن دوران ما فرمایشات امام را فقط نمی شنیدیم، آن را می خوردیم و در روح و جان ما نقش می بست، آن را بارها گوش می کردیم، می خواندیم و بخش های زیادی از آن را حفظ می کردیم. ولی هیچ گاه چنین عبارت هایی یا هر عبارتی که قرینه ای بر چنین مواضعی باشد را از ایشان نشنیده بودیم. نه مستقیم بلکه حتی نقل قول؛ بلکه حتی در بولتن های محرمانه یا جلسات خاص و اسناد طبقه بندی شده که به خاطر مسئولیتم در آن دوران به آنها دسترسی داشتم چنین موضع گیری از امام (ره) بیاد نداشتم.
لذا برای اینکه در پاسخ به این نقل قول ها اشتباهی نکرده باشم به دنبال راهی که خود امام (ره) در وصیت نامه پیش روی ما گذاشته بودند رفتم. امام (ره) در وصیت نامه خود فرموده اند: «اکنون که من حاضرم بعضی نسبت های بی واقعیت به من داده می شود ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود لهذا عرض می کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد یا تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.» (صفحه آخر وصیت نامه امام خمینی (ره))
چون خودم وقت نمی کردم از همکارم ابوذر خواستم جستجویی در اسناد امام خمینی (ره) بکند و هرچه در باب امریکا فرموده اند را استخراج کند و ایشان همین کار را کرد. محصول آن این بود که در اسناد موثق باقی مانده از امام بیش از 1380 بار نام امریکا آمده است؛ به جز چندبار که منظور امام (ره) نام بردن از انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا است، تمام مواردی که مقصود از بکار بردن لفظ امریکا، دولت ایالت متحده امریکا است، بدون استثنا نام امریکا با هجو و لعن و مرگ و نفرین و صفات خیلی زشت برده شده و هیچ لحن ملایم و نرمی نسبت به امریکا در کلام امام مطلقاً وجود ندارد. جالب اینجاست که در همین عبارت ها امام خمینی(ره) پاسخ مدعیان سازش با آمریکا را بارها داده اند. مثلاً در پاسخ کسانی که مدعی هستند «مبارزه با آمریکا زندگی و معیشت مردم را سخت کرده و باید آن را کنار بگذاریم تا مردم راحت باشند» امام می فرمایند: «آیا می توانیم نوکر آمریکا و دولت های کافر شویم تا بعضی چیزها ارزان تر شود و شهید و مجروح ندهیم؟ (صحیفه نور ج 17 ص 35)» هر چند کسانی که برای معیشت مردم این طور دل می سوزانند اگر اموالشان را بین محرومان تقسیم کنند، ده ها هزار زندگی سامان می گیرد. بگذریم؛ از ابوذر خواستم جملاتی که امام (ره) صریحا در ان لقب یا صفتی را به امریکا نسبت داده اند گرد آورده و به من ارائه کند.
جملاتی بود که نشان می داد امام بیشتر از 100 لقب و صفت به دولت امریکا داده است. این القاب عبارتند از:
این مواضع و القاب که از اولین پیام های امام (ره) تا آخرین پیام ایشان ادامه داشته است به خودی خود پاسخ قاطعی به تحریف گران و دروغ گویان است اما دیدم تا اینجای راه را آمده ایم حیف است این مواضع دسته بندی شده و قابل دسترسی برای نسل های بعدی در تاریخ نماند. لذا دست به کار شدم و تاجایی که می شد این القاب و صفات امریکا را که امام نسبت داده بودند به نظم درآوردم که حاصل آن قطعه شعر زیر است. شاید پاسخ روشن و دندان شکن به آنهایی باشد که این روزها زمزمه سی ساله شان برای سازش با امریکا باز هم اوج گرفته است.
این شعر را تقدیم می کنم به روح بلند یار حقیقی و مدافع راستین امام(ره) مرحوم حاج سید احمد خمینی علیه رحمه
تقدیم به روح بلند مرحوم حاج سید احمد آقا، ای کاش دست پنهان تو را از ما نمی گرفت، ای کاش بودی و چون همیشه پژواک فریاد ظلم ستیز و استکبار شکن امام(ره) می شدی؛ ای کاش بودی تا حسینیه غریب و خاموش جماران باز هم از تکبیرها و فریاد علیه مستکبران و به مرگ بر آمریکا پر می شد، ای کاش بودی تا احساس مسئولیت و غیرت امانتدارانه تو نسبت به میراث امام خمینی(ره) بر تحریف های ظالمانه که این روزها می شود، خط بطلان می کشید؛ ای کاش می بودی مدعیان دروغین را خود سرجایشان می نشاندی. جایت این روزها خیلی خالی است.
یکصد لقب و صفتی که امام خمینی علیه الرحمه به آمریکا داد
ای عبد صالح، ای امام آسمانی
آموزگارِ درس های جاودانی
سرفصلِ درس اوّلَت عشقِ وِلا بود
درس برائت، دومین درس شما بود
هر سطر آن برّنده چون شمشیر حیدر
رسواگر و کوبنده ی قوم "ستمگر”1
یکصد لقب دادی به امریکای "کافر”2
پس می دهم درسَت، ز اول تا به آخر
گفتی که امریکا "شرور”3 اولین است
"وحشی ترین”4 "غارتگر”5 روی زمین است
در "رأس استثمار”6 و "استعمارگر”7، اوست
"غارتگر بین الملل”8، "اشغالگر”9، اوست
"رأس جنایت کارها”10، "جانی”11 چو "گرگ”12 است
او "دشمن اصلی”13 است، "شیطان بزرگ”14 است
"رأس تجاوز کارها”15، "شوم”16 و "خبیث”17 است
برجمله ی "طاغوت ها”18، اینک رئیس است
"هر چه گرفتاری است”19 را این دیو آرَد
این "لعنتی”20 "در هر فسادی دست دارد”21
این "زورگوی”22 "ظالم”23 و "دژخیمِ”24 "جبار”25
در "رأس استکبار”26 "خونخوار”27 "جهانخوار”28
"غارتگر”ست و "سلطه جوی”29 و "نفت خوار”30 است
دایم "چپاول”31 می کند او "مفتخوار”32 است
این غول "دنیا خوار”33، "رأس دشمنان”34 است
در قتل و در "وحشیگری”35 او بی عنان است
در حکم رانی ها "قرون وسطایی”36 است او
اندر حقوق خلق سوفِسطایی است او
از هرچه "بد، بدتر”37، "دخالت گر”38، "کثیف”39 است
"خصم همه ادیان”40 و "اسلام حنیف”41 است
"ام الفساد قرن”42 و "طاغوت”43 "پلید”44 است
بر”ضد خلق”45 و "ضد قرآن مجید"46 است
او "دشمن اصلی اسلام و پَیَمبَر”47
او "فاسد”48 است و "منحرف”49، او "یار کافر”50
"متفرعن”51 و در "کینه”52 با اُشتُر شبیه است
او "باج خواه”53 و "چهره او هم قبیح است”54
"نقشه کش شیطانی”55 و "وسواس خناس”56
او "تفرقه افکن”57، میان امت و ناس
"خائن”58، "منافق”59، "حیله گر”60، "بی رحم”61 و "غدّار”62
"رسوای جاسوسی”63 است، این دیو "ستمکار”64
او "قدرت شیطانی”65 و "فرعون” دوران
"طراح صدها توطئه”66 بر ضد ایران
"سرچشمه کل مصائب”67، "فتنه گر”68 اوست
"مستکبر”69 است و "کودتاچی”70، "سلطه گر”71 اوست
"هر آنچه بدبختی از او”72، از اوست هر "دام”73
"اولاد نامشروع او صهیون و صدام”74
در "توطئه”75، در "جرم باشد دست برتر”76
باشد زِ مِرفَق، "دست او در خون شناور”77
او "مجرم اصلی”78، "جنایتکار اصل”79 است
او "عامل فسق”80 و "هلاک حرث نسل”81 است
"آتش کشیده این سو و آن سو جهان”82 را
"در بند کرده جمله مستضعفان”83 را
"آدم کش”84 و "اهل ترور”85، "بالذات قاتل”86
او "دشمن نوع بشر”87 از اصل باطل
زائر کش و کودک کشان را دستیار است
داعش و "اسرائیل را او همقطار”88 است
این "سر سپرده”89 نزد صهیون چون غلام است
"ظلمش ز حد بگذشته”90 عمر او تمام است
این "عربده کش”91، "پرهیاهو”92، "دین ستیز”93 است
خواب و خیالاتش گزینه روی میز است
او را لقب دادی "جنایتکار تاریخ”94
کوبیده بر تابوت خود او آخرین میخ
گفتند برخی سُفلگان، مرگش نخواهید
فریاد مردم پاسخش تا ماه و ناهید
گردیده "رسوا”95ی جهان این "خصم ملت”96
"منفورتر”97 از او ندیده کس، به ذلت
بشکسته ای "بت”98 را به اعجاز کلامت
از هر طرف بارَد بر او نفرین، ملامت
آن "قدرت پوشالی”99 و ربِّ خیالی
"در هم شکسته”100، ریخته، جای تو خالی
دیدگاه شما