آخرین اخبار

26. دى 1394 - 14:58   |   کد مطلب: 14288
انقلاب اسلامی روزهای تلخ و شیرین فراوانی را پشت سر گذاشته و یكی از این روزهای به یادماندنی و پیروزی های فراموش نشدنی مردم ایران در مبارزه با استبداد و دیكتاتوری حكومت پهلوی، روز 26 دی 1357 است

به گزارش بهارانه به نقل از نافع، رژیم پهلوی و شخص شاه كه سر مست از فرو نشاندن خشم ملت در 15 خرداد 1342 با كشتار مردم وتبعید حضرت امام بود درطول سالها با بكار بردن انواع حربه ها «زور و  تزویر و اختناق» تبدیل به یك د یكتا تورمغرور شده بود وبا انواع زندان و شكنجه مخا لفین رژیم را همواره سر كوب می نمود .

در دی ماه 1356 كار تر و برژ ینسكی به ایران سفر كردند و كا رتر از شاه بسیار تعریف و تمجید نمود وشاه كه از تمجید ارباب مغرور شده بود در روز 17 دی ماه مقاله ای با عنوان«ارتجاع سرخ وسیاه»به قلم احمد رشیدی مطلق كه سراسر توهین به روحانیت وشخص امام بود  را در روزنامه اطلاعات چاپ نمودو با این اشتباه ،خود را در مهلكه ای قرار داد كه پایانش جزسقوط  و آوارگی نبود.

 *تعطیلی حوزه در19دیماه

در روز   19دیماه  1356شهر قم تقریبا به حالت تعطیل درآمد وحوضه علمیه و مغازه ها تعطیل شد ومردم دست به تظاهرات گسترده ای در حمایت از امام و روحانیت زدند البته غیرازقم دربیشتر شهرهای دیگر نیز وضع بهمین منوال بود ومردم با ماموران انتظامی در گیر شدند كه منجر به كشته وزخمی شدن تعدادی ازمردم گردید و در واقع جرقه انقلاب دراین زمان زده شد وتظاهرات وشعارهای علنی برعلیه شاه وحمایت امام واسلام وروحانیت آغاز گردید.حضرت امام درتاریخ2بهمن1356دراعلامیه ای كه صادركردند اشاره كردند كه رحمت خدا بر مقتولین15خرداد1342و19دی1356وبدین وسیله تظاهرات راموردتأئید قراردادند.

 در22بهمن1356مردم تبریز بمناسبت چهلم شهدای 19دی تظاهرات عظیمی ترتیب دادند كه به درگیری و كشته شدن عده ای دیگردرتبریزانجامید وبه این ترتیب تظاهرات ودرگیری ومبارزه مردم علیه رژیم وشاه به شهرهای دیگرسرایت نمود.امام نیزازطریق ارسال پیام ها و اعلامیه ها خواستند كه مردم باهیجان واتحاد بیشتر مبارزات خود را تا پیروزی نهایی ادامه دهند.

* تو دیگررفتنی هستی  

امام در تاریخ 23 اردیبهشت 1357 در سخنرانی خود مستقیما به شاه گفتند كه تو دیگررفتنی هستی.البته سالها پیش امام در سخنرانی خود درتاریخ 13/3/42 كه منجربه تبعید ایشان شده بود خطاب به شاه گفته بود كه "ای آقای شاه من به تو نصیحت می كنم دست بردارازاین كارها ...من میل ندارم یك روز اگربخواهندتو بروی همه شكركنند.اینقدر با ملت بازی نكن ،اینقدر باروحانیت بازی نكن".

 مردم هرروز باهیجان بیشتر دست به تظاهرات زده وسینماها و مشروب فروشیها وبانكها و مراكزفساد را به آتش می كشیدند.

 درشهریور1357شریف امامی با عنوان دولت آشتی ملی مامورتشكیل كابینه شد كه البته او نیزكاری از پیش نبرد وخشم مردم روزبه روز بیشترمی شد.

 اوج كشتارمردم در17شهریوردرمیدان ژاله تهران اتفاق افتاد وشاه كه بعد ازظهر همان روزبا هلیكوپترازمیدان ژاله دیدن كرد دستورعدم تیراندازی به مردم ازطرف نیروی انتظامی راصادركرد.

 *هجرت امام به فرانسه

 درهمین زمان جهت ایجاد محدودیت ومتوقف كردن فعالیتهای سیاسی حضرت امام والبته تحت فشاردولت ایران بیت حضرت امام توسط نیروی نظامی عراق محاصره گردید و رفت وآمدها محدودگردید كه دراثر اعتراضها در روز4مهرمحاصره پایان یافت ومقامات عراقی رسما عذرخواهی كردند ولی محدودیت ها ادامه داشت وبه همین دلیل در12مهر امام تصمیم به ترك عراق گرفت وپس از مخالفت با ورود ایشان به كویت حضرت امام  روز 14مهر به فرانسه هجرت نمود ودر منطقه ا ی در حومه پاریس مستقرگردید وبه فعالیتهای سیاسی علیه شاه ادامه داد.

 امام درمصاحبه ای با شبكه CBS آمریكا درتاریخ 5/8/57گفت كه حكومت پهلوی باید ازبین برود وخود شاه هم بایستی محاكمه شود.

 *اوضاع داخلی كشور

 شریف امامی درتاریخ 10/8/57 استیضاح شد ودرهمان روز علی امینی نزدیك به دوساعت با شاه صحبت كرد و به صورت علنی به شاه گفت كه تنها راه نجات ،استعفا شاه وخروج  او از كشوراست.

 در تاریخ 14/8/57 تظاهرات بزرگی در تهران توسط دانش آموزان و دانشجویان برپا گردید كه منجر به كشته شدن عده زیادی از مردم شد و همان روز شریف امامی استعفا داد و روز بعد شاه  ژنرال ازهاری را مامور تشكیل كابینه نظامی نمود تا بلكه بتواند با دولت نظامی به تظاهرات واعتصابات پایان دهد .

 به تدریج و با بحرانی تر شدن اوضاع كشور و با افزایش خشم و نفرت مردم  شاه دچار سردر گمی شد ودیگر رشته امور از دستش خارج شده بود  و اوضاع را  وخیم تر از انچه فكر می كرد می دید، به همین جهت خروج از كشور را نیز در نظر داشت برای همین به دنبال فردی برای نخست وزیری بود كه هم بتواند با انتخاب او تا حدودی خواسته مردم را تامین نماید و هم رژیم را حفظ كند .

 * پیام امام در 23 آذرخطاب به مردم

در پی تظاهرات عظیم  و بی سابقه روزهای تاسوعا وعاشورای سال 1357 امام در 23 اذرخطاب به مردم پیام مهمی داد وملت را به ادامه مبارزه تا پیروزی نهایی  و ارتش را به خویشتن داری دعوت كرد وعلنا گفت كه شاه باید برود همان روز شاه سمت نخست وزیری را به سنجابی(رهبرجبهه ملی)پیشنهاد كرد كه او نپذیرفت وكناره گیری ازسلطنت را ازشاه خواست.

 ازهاری درتاریخ3/10/57سكته كرد.شاه ازغلامحسین صدیقی(ازاعضای جبهه ملی)  برای نخست وزیری دعوت كرد كه او نپذیرفت.

 *نخست وزیری بختیار

 سرانجام شاه كه تصمیم به خروج از كشور گرفته بود شاپور بختیار از اعضای جبهه ملی را به حضور پذیرفت و نخست وزیری را به او پیشنهاد داد بختیار نیز ضمن قبولی نخست وزیری، پیشنهاد كرد كه شاه قبل از خروج از كشور شورای سلطنت را تعیین نماید و سرانجام فرمان نخست وزیری در تاریخ 9/10/1357 به نام بختیار صادر گردید . همانروز جبهه ملی، طی اطلاعیه ای بختیار را از ریاست حزب بركنار كرد .

 هایزر فرستاده كارتر كه وضع اسفبار شاه را  دید از او خواست كه هرچه زودتر كشور را ترك نماید و سالیوان نیز از كاخ سفید دستور گرفت كه شاه را برای خروج از كشور ترغیب نماید .

 *چگونگی تصمیم شاه برای خروج از كشور

شاه كه در مورد خروج از كشور دچار تردید شده یود به آنتونی پارسونز سفیر انگلستان گفت كه سه راه بیشتر ندارد یا با زور مردم را سركوب كند (سیاست مشت اهنین)، یا به یكی از پایگاههای نیروی دریایی برود تا ارتش مردم را سركوب نماید و یا مملكت را به حال خود رها كند و برود وسفیر انگلیس گفت كه اگر شاه برای مدتی از كشورخارج شود، شانس آنرا خواهد داشت كه پس از مدتی به كشور وحكومت بازگردد .

  شاه كه به كلی درمانده شده بود در ملاقات خود با سالیوان از او می پرسد كه آمریكا از او چه میخواهد و سالیوان پاسخ میدهد كه شاه باید از كشور خارج شود و شاه در كمال عجز و درماندگی در مورد زمان خروج می پرسد كه البته سفیر در این مورد دستوری نداشت .

 شاه می خواست به آمریكا برود ولی از موضع سران این كشور در مورد خودش اطمینان نداشت البته چند روز بعد سالیوان مامور شد كه شاه را به آمریكا دعوت كند، البته چون ایران برای آمریكا بسیار حائز اهمیت بود و آمریكا قصد داشت در صورت امكان با حكومت جدید ایران نیز روابط خوبی داشته باشد، قرار بر این شد كه شاه بدون سر و صدا و استقبال رسمی و به تعبیر دیگر از در پشتی وارد آمریكا شود . شاه در كتاب پاسخ به تاریخ از قول یكی از سران نظامی كه دستگیر و اعدام شده است گفته بود كه آمریكایی ها شاه را مانند یك موش مرده از مملكت بیرون انداحتند.

 فرح كه در اواخر دوران رژیم در بیشتر تصمیم گیریها شركت داشت به شاه پیشنهاد می كند كه شاه از كشور خارج شود و فرح بماند و ریاست شورای سلطنت را بر عهده بگیرد كه شاه نپذیرفت .

 ارتش ایران در زمان محمدرضا شاه فرمانبر بی چون چرای شاه بود و وابستگی شدیدی به او داشت و در آن زمان تنها گروهی كه با خروج شاه از كشور مخالف بود ارتش و فرماندهان بلند پایه آن بود و امرای ارتش با شنیدن تصمیم شاه مبنی بر خارج شدن از كشور روحیه خود را به شدت باختند.

 شاه پس از صحبت با برژینسكی و سالیوان و عدم دریافت پاسخ مناسب  و قابل درك از سیاست امریكا در قبال خود، به این نتیجه رسید كه آمریكائیان در آن اوضاع فقط میخواستند كه شاه برود.البته شاه اعتراضهای داخلی را نتیجه دسیسه خارجی بویژه انگلیس و آمریكا می دانست. مقامات آمریكا عدم توسل به زور جهت فرونشاندن تظاهرات واعتصابات را از طرف شاه یكی از دلایل مهم سقوط او می دانستند كه بعد  از كشتار 17 شهریور اتفاق افتاد.هایزر از طرف كارتر مامور شد تا در مرحله اول مقدمات خروج شاه را فراهم كند و سپس ارتش را آماده نماید تا در صورت عدم موفقیت بختیار دست به كودتا بزند.

 * پیام امام به مردم و ارتش

امام در تاریخ 23/10/57در پیامی به مردم و ارتش هشدار داد  كه مراقب توطئه های دشمن باشند و از ارتشی ها خواست كه به مردم بپیوندند  وبا مردم برادرانه رفتار كنند این پیام باعث شد كه مردم در تظاهرات فردای آنروز ارتش را گلباران نمایند و نظامیان نیز عكس امام را بر كامیونهای خود نصب نمایند هایزر در این باره گفت با پیام امام  مردم با سلاح عشق ومهربانی به ارتش حمله كردند .

 شاه جهت خروج از ایران لحظه شماری می كرد و فقط منتظر رای اعتماد مجلسیان به بختیار بود.

 *خروج شاه از كشور

قبل از شاه، خانواده  سلطنتی خروج را شروع كردند، ملكه مادر و اشرف به كالیفرنیا رفتند،  فریده دیبا،  لیلا پهلوی وعلرضا نیز در 25 دیماه از كشور خارج شدند . شاه خیال داشت مستقیم به كالیفرنیا وارد شود ولی با مخالفت آمریكا روبرو شد . تاریخ خروج شاه 27 دیماه مشخص شده بود ولی در غروب 25 دی شاه به بدره ای، فرمانده نیروی زمینی، گفت كه فردا سفر انجام خواهد شد.

  محمدرضا، كه در خیالات خود می پنداشت كه احتمالا با انجام یك كودتا خواهد توانست همانند 28 مرداد 1332، پیروزمندانه  به تهران و قدرت بازگردد برنامه سفر به آمریكا را لغو نمود وبرنامه سفر به مصر را طرح ریزی كرد ولی زمانی كه از بازگشت به ایران نا امید شد قرار شد كه پس از چند روز توقف در مصر راهی آمریكا شود .

 سرانجام صبح روز 26 دیماه، شاه و فرح به فرود گاه مهرآباد رفتند و در آنجا به انتظار بختیار نشستند، بختیار نیز پس از اخذ رای اعتماد از مجلسیان، خود را به فرودگاه رساند، دیكتاتور پس از دیدار با نخست وزیر با چشمان گریان همراه با ملكه با هواپیمای شخصی  خود (شهباز) كه شخصا هدایت آنرا بر عهده داشت ایران را برای همیشه ترك نمود.

 با انتشار خبر خروج و یا به عبارت بهتر فرار شاه از كشور موجی از شادی ونشاط تمام شهرهای ایران را فرا گرفت و مردم به شادی پایكوبی پرداختند و گل و شیرینی پخش كردند و این روز را برای همیشه به عنوان روز پیروزی بر شاه گرامی می دارند، روزنامه اطلاعات در این روز یكی از بزرگترین تیترهای خود را با عنوان " شاه رفت " رقم زد. 

 *عاقبت دیكتاتور پس از فرار

  شاه، پس از یك هفته توقف در مصر و در 2 بهمن 1357 وارد مراكش شد  و 10 فروردین 1358 به باهاما سفر كرد، باهاما قبول كرد كه با ویزای توریستی پذیرای شاه باشد شاه در این مرحله از سفر تمایل به اقامت در انگلیس داشت و وعده داد كه از تشریفات بیش از حد خودداری كند و همچنین فعالیتهای سیاسی انجام ندهد ولی این درخواست از سوی مقامات انگلیسی رد شد .

  پس از باهاما شاه به مكزیك مسافرت كرد با وخیم تر شدن حال شاه كه از سرطان رنج می برد  و پس از كش وقوسهای فراوان(برای توجیه سفر شاه به ایالات متحده حتی كاردار آمریكا با مهدی بازرگان ملاقات كرد تا برای صدور اجازه سفر شاه به آمریكا بیماری او را بهانه كنند و مقامات ایرانی خواستار معاینه پزشكان ایرانی از شاه شدند) و سرانجام محمدرضا جهت معالجه بیماری در تاریخ 30 مهر 1358 وارد نیویورك و مستقیم به بیمارستان انتقال یافت .

 پس ازاینكه شاه، برای معالجه وارد نیویورك شد و دولت ایران پاسخ مناسبی برای استرداد اواز آمریكا دریافت نكرد ،در اعتراض به عدم استرداد شاه به ایران ،سفارت آمریكا در ایران توسط دانشجویان پیرو خط امام تسخیر گردید ، با بحران گرو گانگیری و در خواست بازگرداندن شاه به ایران ، درتاریخ 11 آذر 1358محمدرضا ،بصورت مخفیانه از بیمارستان خارج و به مركز پزشكی یكی از پایگاههای نیروی هوایی در تگزاس منتقل گردید و بعد از دوهفته مقامات امریكایی از شاه خواستند كه كشور را ترك نماید .

  در این زمان تنها سه كشور آفریقای جنوبی، پاراگوئه و مصر جهت پذیرش او اعلام آمادگی كرده بودند والبته كمی بعد به شاه خبر دادند كه كشور پاناما نیز اورا خواهد پذیرفت و در نهایت شاه به پاناما رفت پس از چندی وزارت خارجه ایران بطور رسمی استرداد شاه را از پاناما درخواست كرد و پاناما نیز آزادی گروگانهای آمریكایی را از ایران خواستار شد ،در این اوضاع هنری كیسینجر طی یادداشتی از شاه خواست كه هر چه سریعتر از پاناما خارج شود .

 سرانجام شاه در آخرین سفر خود روز 3 فروردین 1359 پاناما را به مقصد مصر ترك كرد و در مصر مورد استقبال انور سادات قرار گرفت و در یكی از بیمارستانهای قاهره بستری و مورد عمل جراحی و معالجه قرار گرفت و سرانجام  با پیشرفت بیماری ، محمد رضا ، پادشاه ایران در تاریخ 5 مردا 1359 در قاهره درگذشت و در مسجدی در همین شهر به خاك سپرده شد .

 محمدرضا شاه كه در مدت سی وهفت سال سلطنت خود بر ایران، بتدریج به یكی از قدرتهای بزرگ تبدیل شده بود و از حمایت اكثر كشورهای بزرگ غربی به ویژه آمریكا برخوردار بود ، در نهایت در اثر استبداد و مفاسدی كه خود، خانواده و حكومتش انجام دادند مورد تنفر وخشم ملت ایران قرار گرفت و از كشور خود رانده شد وعرصه چنان بر او تنگ شد كه پس از فرار از كشور، به دنبال پناهگاه ،از كشوری به كشور دیگر آواره بود تا در نهایت در كمال درماندگی و تنهایی در كشور فراعنه درگذشت.

  منبع: پایگاه اطلاع رسانی  مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجید مهدی زاده

پایان پیام/ س

دیدگاه شما