17. شهريور 1394 - 13:11   |   کد مطلب: 12562
این روزها، اقتصاد ایران در میان اما و اگرهای بسیار ، دست و پا می زند و هر قدم نامناسبش او را به ورطه ورشکستگی و دلسردی بیشتر سرمایه داران نزدیک می کند. بنگاهداری بانک ها نیز سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی را از همیشه خسته تر کرده و دل و دماغ کسب و کار را از آنان گرفته است.

به گزارش بهارانه به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا "امریکایی ها می خواهند از توافقی که هنوز نه در ایران و نه در امریکا تکلیفش و رد یا قبول شدنش معلوم نیست، وسیله ای برای نفوذ در ایران بسازند اما ما این راه را قاطعانه بسته ایم و با همه توان بالای خود، اجازه نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا حضور سیاسی در ایران را به امریکایی ها نمی دهیم."

 

این جملات، بخشی از سخنرانی طولانی رهبر معظم انقلاب اسلامی است. سخنانی که این روزها، شاید به ذائقه برخی از منفعت طلبان اقتصادی خوش نباشد.  چرا که این سخنان، منافع اقتصادی برخی را به خطر انداخته و برنامه های پنهان و آشکار بسیاری را زیر سوال می برد. یکی از اقداماتی که حتما با این سخنرانی زیر سوال خواهد رفت، طرحی است که برخی در اتاق بازرگانی دنبال آن بوده اند. آنان که با دستپاچگی تمام، هنوز چند روزی از امضای توافق هسته ای ایران نگذشته بود، با انتشار خبری، از تشکیل اتاق مشترک میان ایران و آمریکا پرده برداشته و اعلام کردند که چند ماه دیگر نتایج کارشان معلوم خواهد شد و کار را تا به جایی پیش بردند که حتی برای رفتن به این کشور و گرفتن ویزای آن به برخی از دوستان خود قول و قرارهایی نیز رد و بدل کردند! به راستی ارقام برقراری این ارتباط دو سویه برای چه کسانی ارزشمند است که از هر فرصتی برای اعلام و بهره برداری از  آن استفاده می کنند؟!

 

این خبر در حالی منتشر می شود که هنوز چند روزی از امضای توافقنامه هسته ای نگذشته و هیچ نتیجه قابل قبولی در حوزه اقتصادی رویت نشده است. بسیاری از کارشناسان و خبرگان اقتصادی با مطرح کردن اما و اگرها و معایب و معضلات، با این چالش مواجه شدند که آیا به راستی قرار است ایران با امریکا وارد معاملات سنگین اقتصادی شود؟! آیا قرار است ایران بار دیگر بازاری برای سرمایه داران آمریکایی شود؟ انتشار این خبر، اما  و اگرهای بسیاری در رسانه ها مطرح کرد. پیران با تجربه از دستپاچه نشدگی در خصوص برقراری این اخبار خبر داده و ارجحیت را بر این نهادند که اقتصاد ایران را همچنان در گرو بی کیفیتی اجناس برخی از کشورها قرار داده و وارد خطوط  قرمز نشوند. اما برخی از روی بی تجربگی و شاید هم از روی فرصت طلبی ترجیح دادند تا بازار آشفته و داغ است، نان خود را چسبانده و به حلوایی آغشته کنند!

 

به نظر می رسد که اتاق بازرگانی که به عنوان قوی ترین و قدرتمندترین نمایندگان بخش خصوصی در حال فعالیت است، هیچ برنامه مشخصی برای تعامل و برقراری ارتباط با کشورهای دیگر ندارد و به همین دلیل، در هیاهوی بسیار بازی های سیاسی ملی و بین المللی، روزی خبر از تشکیل اتاق مشترک میان ایران و آمریکا می دهد و روزی، تنها رفت و آمد چند سرمایه گذار خارجی را به ایران موفقیت اقتصادی دانسته و بهره های رسانه ای بسیاری از آن می برد! چرا که هنوز هیچ کشوری برای سرمایه گذاری در ایران قدم نگذاشته است.

 

این واقعیتی است که رفت و آمد سرمایه گذاران اقتصادی خارجی به ایران، همواره برقرار بوده و مشکل اقتصاد ایران چنین آمد و شدهایی نبوده و نیست. بلکه قدرت ریسک بالای سرمایه گذاری در ایران و نبود مناسبات بانکی مناسب برای برقراری ارتباطات مالی و بروکراسی های پیچیده اداری و هزار مسئله دیگر، همواره سرمایه گذاران اقتصادی دیگر کشورها و حتی سرمایه گذاران  داخلی را از ایران فراری داده و می دهد. چه کسی است که نداند مشکل اقتصاد ایران، تحریم ها نبوده و نیست.

 

این روزها، اقتصاد ایران در میان اما و اگرهای بسیار ، دست و پا می زند و هر قدم نامناسبش او را به ورطه ورشکستگی و دلسردی بیشتر سرمایه داران نزدیک می کند. بنگاهداری بانک ها نیز سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی را از همیشه خسته تر کرده و دل و دماغ کسب و کار را از آنان گرفته است. در این میان ارائه طرح هایی چون تشکیل اتاق های مشترک میان ایران  و کشورهایی که از اساس فلسفه انقلاب اسلامی را زیر سوال می برد، شاید یکی از اقداماتی است که برخی قصد دارند تنها با استفاده از آب گل آلود، ماهی های بزرگی را برای خود به ارمغان آوردند. در غیر این صورت، چه کسی است که نداند و نشنیده باشد که رهبر معظم انقلاب اسلامی برای برقراری چنین ارتباطاتی همواره هشدار داده و هشدار می دهد.

 

اما اینکه در چنین شرایطی، برخی به جای برنامه ریزی دقیق و برطرف کردن مشکلات به فکر تاسیس اتاق های مشترکی هستند که از پایه با خطوط رهبری موضع دارد، جای سوال است؟! به راستی آیا دغدغه چنین افرادی توسعه اقتصاد ملی است؟! آیا داشتن توانمندی های اقتصادی و خودکفایی جزو اهداف بلند مدت این افراد است؟! آیا اصولا چنین افرادی اعتقادی به خودکفایی اقتصادی و خودباوری دارند؟! اگر چنین نباشد، چگونه می توانند در راستای اهداف نظامی گام بردارند که به سوی خودکفایی و خودباوری گام برداشته است؟!

 

به نظر می رسد اتاق بازرگانی به عنوان قوی ترین نماینده بخش خصوصی باید تکلیف خود را با برخی از اهداف و منافع ملی مشخص کند. چرا که اگر قرار است این اتاق، به عنوان نماینده بخش خصوصی فعالیتی داشته باشد، بهتر است از فکر تامین منافع گروهی و مافیایی برخی از سیاسیون دست کشیده و در راهی گام پیش نهد که به نفع کشور است. در غیر این صورت، بعید به نظر می رسد که نمایندگان متعهد بخش خصوصی در برابر چنین ترفندهایی کوتاه آمده و سکوت پیش گیرند.

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما