امیر شالبافیان نویسنده کتاب آخرین نبرد در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «بهارانه» گفت: در سال ۱۳۶۴، جمهوری اسلامی با اجرای عملیات غرورآفرین والفجر ۸، نهتنها یک برگ زرین دیگر را به نام رزمندگان رقم زد، بلکه بزرگترین ضربه استراتژیک را به ماشین جنگی متجاوز عراق وارد ساخت.
نویسنده حوزه دفاع مقدس تصریح کرد: ما موفق شدیم از رودخانه خروشان اروند عبور کنیم و شهر راهبردی فاو را فتح نماییم که فتح فاو بهمعنای مسدود شدن تنها بندر و مسیر ارتباطی عراق با آبهای آزاد بود که دسترسی اندک عراق به آبهای آزاد، از طریق رودخانه اروندرود و خور عبدالله تأمین میشد؛ با تصرف فاو، این مختصر ارتباط نیز قطع شد.
شالبافیان که خود بهعنوان رزمنده در دفاع مقدس حضور داشته است گفت: این عملیات، جهان را به شگفتی واداشت و این پرسش مطرح بود که رزمندگان ایرانی با چه تاکتیک و ظرافتی توانستند بر رودخانهای با این خروش فائق آیند؟ اروند رود، بهدلیل اتصال به دهانه خلیج فارس، وضعیتی منحصر بهفرد دارد؛ در یک دوره ۲۴ ساعته، جریان آب در چهار مرحله تغییر میکند؛ با فروکش کردن آب دریا، جریان رودخانه با سرعتی نزدیک به ۷۰ تا ۸۰ کیلومتر بر ساعت بهسمت خلیج فارس سرازیر میشود و در زمان مَد دریا، جریان معکوس شده و آب دریا با سرعت بالا بهسمت رودخانه حرکت میکند.
وی افزود: طراحان نظامی ما، با محاسبه دقیق این متغیرهای طبیعی و در زمانبندی مناسب، توانستند با کمترین تلفات ممکن، این شهر بندری حیاتی را تصرف کنند.
تأثیر عملیات بر محاسبات جهانی و تدوین قطعنامه
شالبافیان گفت: این پیروزی عظیم، ورق را در محاسبات قدرتهای جهانی چرخاند و ابرقدرتهایی که تا آن مقطع، حقوق مسلم جمهوری اسلامی ایران را در هفت قطعنامه پیشین شورای امنیت نادیده میگرفتند، به تکاپو افتادند و باید توجه داشت که در آن هفت قطعنامه، حتی از لفظ «جنگ» استفاده نمیشد و از واژه «منازعه» دریغ میکردند؛ آنها از بهکار بردن هر واژهای که بار حقوقی داشت، پرهیز میکردند، چرا که میدانستند پذیرش آن مستلزم پذیرش تبعات است؛ اما با فتح فاو در والفجر۸ و در پی آن عملیات کربلای ۵ در سال بعد، طرفداران عراق به این نتیجه رسیدند که باید جنگ را فیصله دهند و به فکر صدور قطعنامهای جدید افتادند که نام آن«قطعنامه ۵۹۸» است.
این نویسنده حوزه دفاع مقدس تصریح کرد: ماحصل کلام این است که صدور قطعنامه ۵۹۸، تحت تأثیر مستقیم عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵ تدوین شد و از آنجا که در آن مقطع برتری میدانی ازآن ایران بود، در برخی از مفاد قطعنامه مجبور شدند که اصلاحاتی انجام دهند که البته نه اینکه بگوییم حق مطلب ادا شد و قطعنامه مطلوب ایران صادر گردید؛ اما نسبت به قطعنامههای پیشین، وضعیت کمی بهتر شد و برای اولینبار، شورای امنیت از واژه «جنگ» استفاده کرد و چند مولفه دیگر نیز تغییر کرد.
بازی با کلمات و تجربه ای که در برجام تکرار شد
شالبافیان خاطرنشان کرد: در قطعنامه ۵۹۸، شاهد اشاره به آغازگری یا مسئولیت شروع کننده مخاصمه در بند ۶ هستیم که در قطعنامههای قبلی وجود نداشت وهمچنین در بند هفت، بحث خسارتهای وارده بر کشور مورد تعرض، یعنی جمهوری اسلامی ایران، مطرح شده است، هرچند در این بخش نیز خدعه و نیرنگ نظام استکباری کاملاً نمایان است؛ آنها خسارتها را موکول به «کمکهای بینالمللی» کردندو این دقیقاً مشابه همان بازی با الفاظی است که بعدها در برجام تجربه کردیم که آنها با بازی با واژهها، توانستند حق مسلم ایران را ضایع کنند.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷، این قطعنامه را پذیرفت؛ اما عراق تسلیم نشد و مجدداً حمله کرد که نهایتاً، عراق پس از حدود ۱۸ روز، در ۱۵ مرداد، رضایت خود را اعلام کرد و سازمان ملل تاریخ ۲۹ مرداد را بهعنوان روز اجرای عملی آتشبس تعیین نمود.
رزمنده دفاع مقدس تصریح کرد: در جریان تبادل نامهها، صدام در آخرین مکاتبه خود اعلام کرد که به قرارداد الجزایر ۱۹۷۵ تمکین میکند؛ قراردادی که خود صدام در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ در پارلمان عراق پاره کرده بود و اساساً ریشه اصلی اختلاف دو کشور برمیگردد به همین مفاد.
نویسنده کتب دفاع مقدس گفت: پس از برقراری آتشبس، عراق خیالش که از بابت ایران راحت شد، در اقدامی تجاوزکارانه، کویت را اشغال کرد؛ پیشبینی که حضرت امام خمینی (ره) بارها در مورد پرورش دادن این «مار در آستین» هشدار داده بودند، محقق شد.
انتهای خبر/ع

دیدگاه شما