9. مهر 1392 - 7:49   |   کد مطلب: 6117
انسیه شاه‌حسینی گفت: برای سکانس وداع شهید علم‌الهدی نوشته بودم: نسیم می‌وزد و علف‌های صحرایی تکان می‌خورند. اما روز فیلم‌برداری بعدازظهری بود با هوای گرم و ایستا. از خدا خواستم آبروی حسین را حفظ کند و اوضاع را تغییر دهد.

به گزارش بهارانه به نقل از خبرنگار فرهنگ و هنر شبکه اطلاع رسانی دانا، انسیه شاه‌حسینی، کارگردان فیلم های دفاع مقدس با حضور در نشست مجمع بانوان راوی که به مناسبت هفته دفاع مقدس برگزار شد درباره شیوه‌ی انتخاب بازیگر نقش شهید علم‌الهدی در فیلم «زیباتراز زندگی» گفت: برای پیدا کردن کسی که شباهتی به حسین علم‌الهدی داشته خیلی جست و جو کردیم به چند مورد هم برخوردیم ولی استعداد بازیگری نداشتند. از آنجا که فرصت زیادی نداشتیم در نهایت به نظرم رسید با کمی گریم می‌توانیم شباهت کمی را در چهره‌ی حامد کمیلی ایجاد کنیم.

 

وی ادامه داد: در تهران فیلمنامه را به او دادم. خواند و پسندید و گفت می‌خواهم صحبت کنیم. گفتم: بیا هویزه، سر مزار علم‌الهدی صحبت می‌کنیم. رفتیم آن‌جا، همه‌ هم‌رزمان حسین را به او معرفی کردم. درباره‌ خانواده‌‌ش توضیح دادم. خیلی حال خوبی پیدا کرد. گریه‌ش گرفت گفت من در اختیار شما هستم. اگر بگویی در لجن غلت بزن تا به حسین نزدیک‌تر شوی این کار را انجام خواهم داد.

شاه حسینی درباره تلاش حامد کمیلی برای نزدیک شدن به شخصیت شهید علم‌الهدی اظهار داشت: او هر روز غروب بعد از پایان فیلم‌برداری سر مزار حسین می‌رفت. شهید علم‌الهدی قدش کوتاه و چهار شانه بود.اما حامد کمیلی قد بلند و لاغر است. ولی آن‌چنان نقش به وجودش نشست که خانواده‌ش می‌گفتند چند دقیقه اول وقتی فیلم را دیدیم گفتیم این که حسین نیست. اما وقتی فیلم تمام شد دیدیم که چقدر او را باور کرده‌ایم.

وی درباره معجزه‌ای که در حین ساخت فیلم شهید علم‌الهدی رخ داد گفت: آهنگران همیشه می‌گفت یادت باشد شب عملیات بعد از تقسیم نیروها تنها ماند و با خودش خلوت کرد. برای توصیف این صحنه نوشتم: غروب است و حسین فرصت پیدا کرده است که بزند به دشت. همه چیز آرام است. باد می‌وزد و علف‌ها را به حرکت در می‌آورد. انگار آخرین نگاه‌ش به دنیاست. انگار دارد از زیباهای دنیا خداحافظ می‌کند.

کارگردان «شب بخیر فرمانده» اضافه کرد:  موقع نوشتن این صحنه از خدا خواستم وقتی این سکانس را می‌گیریم کاری کند که فضا همان طور که در فیلمنامه نوشته‌ام دربیاید. چون ممکن است موقع فیلمبرداری هیچ نسیمی نوزد. اگر از فن هم استفاده می‌کردیم مصنوعی می‌شد. مدام از خدا می‌خواستم این اتفاق بیفتد.

وی افزود: روز فیلمبرداری بعد از ظهر بود و هوا خیلی گرم و ایستا بود. گفتم خدایا من با قلبی آرام و مطمئن این صحنه را می‌گیرم خودت آبروی حسین را حفظ کن. حامد کمیلی در آن گرما کاپشن و پوتین پوشیده بود. گفت خانم شاه حسینی زودتر این سکانس رو بگیریم من حالم بده. گفتم خدایا! در این سکانس حسین باید آرامش داشته باشد، نسیم بوزد. با این حالت چه طور می‌خواهد از دنیا خداحافظی کند؟

این کارگردان در توصیف صحنه‌ای فیلم‌برداری این سکانس گفت: وقتی آماده فیلمبرداری شدیم هوا ابر شد و رعد و برق زد. باران گرفت و طوفان به پا شد. گل‌های صحرایی به حرکت در آمدند. به حامد کمیلی گفتم من از خدا همچین صحنه‌ای را خواسته بودم. گفت  حالا من چه کار کنم؟ گفتم حسین در حال خداحافظی از این زیبایی است. برو جلوی دوربین و هر کاری که فکر می‌کنی این حس وداع را نشان می‌دهد انجام بده.

شاه حسینی ادامه داد: کمیلی در زیر باران به اطراف نگاه کرد. بعد زانو زد و شروع کرد به گریه کردن. همه‌ی عوامل همراه با او گریه می‌کردند. فیلم پشت صحنه‌ی آن هست. وقتی گفتم کات باران بند آمد و چنان آفتاب داغی آمد وسط آسمان که از کاپشن علم‌الهدی بخار بلند می‌شد.

وی گفت: به گفته بومیان خوزستان، همیشه در ماه‌های آبان تا اسفند بارش باران صورت می‌گیرد و سابقه ندارد در وسط تابستان چنین هوایی برقرار شود.

انسیه شاه‌حسینی متولد سال 1333، فارغ‌التحصیل کارگردانی سینما است و کارگردانی فیلم‌های «غروب شد بیا»، «شب بخیر فرمانده»، «پنالتی» و «زیباتر از زندگی» را در کارنامه هنری خود دارد.

دیدگاه شما