حرف های این روزهای چهرهایی همچون صادق زیبا کلام و ابراهیم اصغرزاده و دیگران را که مرور می کنم، یاد چند سفری می افتم که با قطار شهری تهران- کرج داشته ام.
|
دستگاه تبلیغاتی رژیم صهیونیستی سعی دارد حرکت انقلابی و مجاهدت جوانان فلسطینی را به عنوان حرکت و اقدامی تروریستی جلوه دهد و تلاش می کند افکار عمومی امریکا و اروپا را با تصویر «اسرائیل دموکرات» در قبال تصویر داعش وحشی و جنایتکار فریب دهد.
|
متن و شعر منتشر نشده ای از سردار نقدی؛ ای کاش بودی تا حسینیه غریب و خاموش جماران باز هم از تکبیرها و فریاد علیه مستکبران و شعار حیاتبخش مرگ بر آمریکا پر می شد.
|
بعد از اعلام «الزامات 9گانه رهبرمعظم انقلاب در اجرای برجام» که طی نامهای به رئیسجمهور محترم کشورمان ابلاغ شده بود، انتظار آن بود - و بایستهتر هم به نظر میرسید- که ماجرا تمام شده تلقی شود و همگان چشم به راه اجرای برجام با تکیه بر «باید»ها و «نباید»های اعلام شده باشند.
|
اندر احوالات دولتی ها؛ روزی «مشایی» مکتب ایرانی می آورد، جریان انحرافی راه می اندازد و رئیس جمهور وقت را با خود همراه می سازد و زمانی دیگر محمد ترکان غضب می کند و رئیس جمهور که در سیاست چماغ به دست دارد اوستا می شود برمی آشوبد.
|
هرچند تلاش مسولان عالی رتبه سیاسی و اقتصادی کشور در جهت رفع تورم (کم توجه به رفع رکود اقتصادی) دیده می شود با توجه به واکنش وعکس العمل منفی به سخنان آنها ، پیشنهاد می شود از اظهار نظر خودداری کرده و تمام تمرکز و همت خود را جهت حل مشکلات پیشرو گمارند.
|
اولین و مهمترین پیام نامه رهبری آن است که راس هرم تصمیمسازی استراتژیک در ایران کاملا قدرتمند، هوشمند و دارای ابتکار عمل است و هرگونه سوءتفاهمی در این باره که ایران ضعیف شده یا شیرازه کار از دست در رفته و راه برای تحمیلات بیشتر باز شده، صرفا یک اشتباه محاسباتی است.
|
در چنین روز مهمی تریبون یک جانبه و یک سویه ای در اختیار آقای عراقچی که حقیقتا تبحر ویژه ای در ماموریت خود دارند، سپرده می شود و هیچ وجدانی به خاطر اخلاق به درد نمی آید.
|
سرانجام بعد از چند ماه بحث و بررسی درباره برجام که نظرات متفاوت و در برخی از موارد «متضاد» را به دنبال داشت، دیروز رهبرمعظم انقلاب طی نامهای خطاب به رئیسجمهور محترم که «نقشه راه» واژه مناسبتری برای آن است، «باید»ها و «نباید»های پیش روی در اجرای برجام را برشمردند.
|
وقتی حضرت عباس(علیهالسلام) بدنهای شهیدان بنی هاشم و دیگر شهدا را بر گستره کربلا دید، برادران مادری خود، عبداللّه، جعفر و عثمان را فراخواند و به آنها فرمود: «ای فرزندان مادرم! پیش بتازید تا جانفشانی شما را در راه خدا و رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) شاهد باشم». آنان که خون علی(علیهالسلام) در رگهایشان جاری بود، پیش تاخته و پس از مدتی نبرد با دشمن، پیش چشم حضرت عباس(علیهالسلام) به شهادت رسیدند.
|