به گزارش بهارانه، وبلاگ "البرزبان" نوشت:

جمعبندی مذاکرات وین ، تبعات مختلفی را برای ایران و 5+1 و به ویژه آمریکا داشته است . دولتهای هر دو طرف (ایران و آمریکا ) به شکل تعجب آوری توافق را به نفع حداکثری خود و حداقلی طرف مقابل میدانند ، تا آنجا که گاهی بازی برد برد با نتیجه 3 – 2 هم در توافقات کشف میشود !!
گذشته از این موضوعات ، و بگو مگوهای هسته ای آنچه اخیرا در یک سناریوی منسجم در رفتار رئیس جمهور و کنگره آمریکا مشاده میشود  که به نظر میرسد تدبیر داخل عملیات ، پیش فرض دوسر برد برای آمریکا می باشد.
باور اینکه کنگره آمریکا از متون رد و بدل شده بین ایران و آمریکا بی خبر است ، به واقع نوعی ساده انگاری بوده و با هیچ یک از مبانی تحلیل سیاسی سازگاری ندارد،بدین معنا که امکان ندارد کنگره آمریکا که قرار است در خصوص 5+1 و در حقیقت برای مجموعه اروپا و آمریکا با همه طول و عرضش تصمیم بگیرد و تکلیف عمق مبارزه ی مکتب مادی لیبرالیسم و اسلام شیعی را از منظر مخالفان دین اسلام مشخص نماید ، در روند مذاکرات از موضوعی بی خبر باشد و با توجه به شناختی که از دنیای پیچیده و خطرناک غرب علیه اسلام بدست آمده یقینا همه مراحل و تصمیمات در اتاق فکری گرفته شده که بخشی از آن کنگره ی آمریکا بوده است ، با این حساب این سوال مطرح است که ، اینهمه سر و صدای کنگره برای اینکه باید سند محرمانه ی امضا شده بین ایران و آژانس  ویا بین ایران و تیم  آمریکایی را ببینیم چه معنایی دارد؟
با کمی دقت و بررسی شیوه های غربی در رفتار با مخالفان میتوان به سناریویی که درسطور بالا اشاره شد پی برد و البته مقصد نهایی این طرح همان موضوعی است که مقام معظم رهبری در خصوص آن تحذیر دادند و آن ایجاد اختلاف و دودستگی در جامعه و مردم ایران می باشد.
 طرح الزام دیدن توافق نامه ی محرمانه ایران و آژانس از سویی وجود توافق نامه ای محرمانه که بر اصل برجام اثر گذار است و بدون آن بررسی برجام ممکن نیست را قطعی میکند و در این نقطه  بدبینی بین مردم و دولت در ایران مقصود می باشد ، در گام بعدی فشار بر مجلس توسط بخشی از دلسوزان انقلاب بر اساس آنچه ظاهرا کنگره نیز به دنبال آن است آغاز شده و یقینا در این بخش دولت مواضعی را اتخاذ خواهد کرد ، مواضعی از این دست که سندی نبوده یا اگر بوده مرتبط با برجام نبوده ، و یا اینکه بررسی این سند در حیطه اختیارات مجلس نیست و... در این بخش نیز تفرقه و تشتت نظر بین مجلس و دولت مد نظر سناریوی غربی می باشد .
 در مرحله ی بعد نیز به دلیل آنکه علی القاعده رهبر معظم انقلاب تا انتهای بررسی جمع بندی مذاکرات (برجام) اعلام نظر  خاصی نخواهند فرمود، طیف هایی از مردم که در خصوص مذاکرات حساسیت دارند با توجه به اختلاف مجلس و دولت ، به دو صف موافقین و مخالفین دولت تقسیم میشوند و این همان مقصود اصلی طرحکنگره – رئیس جمهور آمریکاست  ، البته خواستگاه آنها به خیابان کشیدن و نزاعات خشن اجتماعی است ، لیکن به کمتر از آن هم راضی هستند .
با این نگاه راه خنثی کردن این سناریو این است که چند اتفاق واقع شود:
در قدم اول همگان و آحاد جامعه اعم از نخبگان و عموم مردم بدانند که آمریکایی ها برای بهم ریختن فضای جامعه ی ایران دست به هر کاری می زنند ، دوم اینکه ، دولت و تیم مذاکره کننده حداکثر تلاش خود را برای شفاف سازی فضای مذاکرات برای مردم و مجلس انجام دهد و در گام سوم ، با همکاری صمیمانه ی قوای مقننه و مجریه ، از هر گونه صف بندی و موضع گیری های تند جناحی و کشیده شدن آن به حوزه عموم مردم جلوگیری شود . با این نگاه ضمن خنثی کردن سناریوی کنگره ، با ایجاد نوعی وفاق ملی  میتوان با دقت بهتربرجام را بررسی نمود .