17. آبان 1394 - 10:10   |   کد مطلب: 13271
رقابت نابرابر بانک‌ها با بازار سرمایه و نیز تاثیرات مسقیم در بازار رهن و اجاره بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی را غیر اقتصادی می‌کند. و باعث حذف بسیاری از فرصتهای شغلی و بسیاری از صنایع کم بازده می‌شود.

به گزارش بهارانه به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در این اواخر خبرهایی مبنی بر عدم کاهش نرخ بهره از سوی شورای پول و اعتبار به گوش می‌رسد، اما چرا این بانکها برخلاف تمام اصول اقتصادی اقدام به این کار می‌کنند و چرا بانکداری کشورهای پیشرفته با وجود آنکه بر مبنای لیبرالیستی و سود بنا نهاده شده‌اند، هرگز چنین نرخ هایی را نمی‌پذیرند؟

 

در ابتدا باید تاسف عمیق خود را در خصوص نامگذاری این نوع از بانکداری بعنوان "بانکداری اسلامی"‌و یا "بانکداری بدون ربا "عنوان کرد. این شاید بزرگترین نسبت ناروایی است که در خصوص  مکتب اقتصادی اسلامی بکار برده می‌شود. خداوند سبحان در هفت آیه قران با شدیدترین لحن ربا را محکوم کرده و حتی آن را محاربه با خدا عنوان کرده است.

 

حال برخی فکر می‌کنند اگر نام نزول و یا همان ربا را عوض کنند اثرات آن کاهش می‌یابد، اما این دقیقا همانند این است که نام بیماری سرطان را سرماخوردگی بگذاریم! آیا کسی هست که فکر کند با این نوع از پاک کردن صورت مسئله الام این بیماری مهلک کاهش می‌یابد؟

 

در متون اسلامی‌ هفت نشانه فراوانی است و هنگامی‌که در قران هفت بار گرفتن ربا را محکوم می‌کند نشانه تاکید بسیار زیاد است .اما چرا ؟ از نظر مدیریت مالی رابطه بین نرخ بهره و سرمایه‌گذاری رابطه‌ایی عکس است یعنی هرچه نرخ بهره افزایش پیدا کند، میزان سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد و بر عکس.

 

سرمایه گذاری از ریشه‌ایی‌ترین و بنیادی‌ترین مباحث علم اقتصاد است. تا جایی که هیچ فعالیت اقتصادی بدون سرمایه‌گذاری متصور نیست و یکی از اصلی‌ترین دلایل عقب ماندگی کشورها همانا مدیریت ضعیف سرمایه‌هاست که در کشورهای پیشرفته این عامل علت اصلی پیشرفت آنهاست. شاید هم به دلیل ریشه‌ای بودن و تاثیرات بسیار عمیق و گسترده نقش سرمایه در اقتصاد است که آنقدر مورد تاکید قرار گرفته است و نقشی بالاتر از سرمایه گذاری و مدیریت درست آن در بهبود شرایط اقتصادی وجود ندارد.

 

شمشیر دو لبه نرخ بهره

 

چرا از نرخ بهره بعنوان شمشیر دولبه نام برده می‌شود؟ نرخ بهر بالا از یک سو با عث افزایش هزینه‌های تامین مالی برای تولید و در نتیجه افزایش هزینه نهایی تولید می‌گردد، که نتیجه‌ایی جز تورم را در پی نخواهد داشت. با افزایش تورم قدرت خرید مصرف کنندگان کاهش می‌یابد و زمینه های اصلی بروز رکود اقتصادی به جریان می‌افتد. رقابت تولیدات داخلی با مشابه این محصولات در بازارهای جهانی با این میزان از هزینه‌های تامین مالی که گاهی تا دهها برابر دیگر می باشد، تصوری موهوم و غیر واقعی است.

 

از سوی دیگر نرخ بهره بالا باعث کاهش سرمایه‌گذاری می‌شود چنانکه در سال‌های اخیر ما شاهد نرخ سرمایه‌گذاری منفی 5/21 درصد هم بوده‌ایم و در نتیجه کاهش عرضه و افزایش تورم اجتناب ناپذیر می‌شود. خواه ناخواه افزایش نرخ بهره باعث کاهش اشتغال، کمک به افزایش تورم و در نهایت کاهش پس انداز عمومی ‌و رفاه عمومی‌ می‌ شود. چرا که رفاه عمومی ‌با کاهش اشتغال رابطه‌ایی معنا دار دارد.

 

رقابت نابرابر بانکها با بازار سرمایه و نیز تاثیرات مسقیم در بازار رهن و اجاره بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی را غیر اقتصادی می‌کند. و باعث حذف بسیاری از فرصتهای شغلی و بسیاری از صنایع کم بازده می‌شود. هم اکنون افزایش شاخص P/E  در برخی از سهم‌ها در بورس اوراق بهادار تا بالای 500 رسانده است که مبین آن است که دوره بازگشت سرمایه بیش از 500 سال طول می‌کشد.

 

این در حالی است این دوره در بانک‌ها نزدیک 4 سال است، حال معلوم نیست؛ چرا هنوز هم عده‌ای به غلط تصور می‌کنند باید نرخ بهره در این حد باقی بماند. اکنون یکی از بدترین دوره‌های اقتصادی از لحاظ رکود، تورم بیکاری، پس انداز، رفاه عمومی و ... می باشد.

 

به نظر نگارنده نرخ بهره 20% یک تحریم سرمایه‌گذاری داخلی است که با برداشتن تحریم‌های بین‌المللی با این نرخ تحریم‌های سرمایه گذاری داخلی باقی می ماند. دلیل اصلی تحریم های بین المللی سرمایه گذاری هم وجود زمینه‌های داخلی بسیار موثر آن بوده که حتما ضروری است در سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی مد نظر قرار گیرد.

**مجید گودرزی

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما