به گزارش بهارانهبه نقل از شبنم ها، طلاق اتفاق تلخی که موجب می شود هر ساله میلیونها نفر در سراسر دنیا از یکدیگر جدا شده و جامعه را با پیامد های ناشی از آن مواجه سازند پیامدهای که به ناچار خود، والدین و کودکان آنها را در گیر خواهد کرد .
ومتاسفانه ایران نیز تحت تاثیر فرهنگ های غلط غربی و تبلیغ رسانه های معاند در جهت کمرنگ کردن عظمت نهاد خانواده از پیامد های این پدیده در امان نمانده و آمار طلاق به طرز وحشتناکی در کشور ما نیز در حال گسترش است.
این گزارش به این دلیل به بررسی این پدیده پرداخته که هسته مرکزی جامعه را خانواده را تشکیل داده و با از هم پاشیدن نهاد خانواده، جامعه دچار خسران های زیادی خواهد شد.
در این گزارش به سراغ تنی چند از افرادی رفته ایم که خواسته و ناخواسته زندگی اشان درگیر این اتفاق تلخ شده است.
در بررسی عوامل بروز این اتفاق تلخ در خانواده ها به مسائلی برمی خوریم که عموما ناشی از نا آگاهی ها و یا و بی تجربگی خود و یا اطرفیان این افراد هستیم .
دخالت اطرافیان آفت زندگی مشترک
هنگامی که با این افراد به گفتگو می نشینم بسیاری از آنها دخالت های بیجای والدین را علت اصلی طلاق شان ذکر می کنند.
فتانه 35 سال دارد و 5 سال است که از همسرش جدا شده او می گوید من و پسر عمویم زندگی خوبی را با هم آغاز کردیم اما دخالت های گاه و بیگاه والدینمان نگذاشت این خوشبختی پایدار بماند
او که بعد از3 سال زندگی مشترک از همسرش جدا شده می گوید . زمانی که دو نفر با یکدیگر ازدواج می کنند و زندگی مشترک تشکیل می دهند باید قدرت تصمیم گیری مستقل داشته باشند و اجازه ندهند که دیگران برای زندگی آنها تصمیم بگیرند.
ازدواج اجباری دلیل طلاق
سیما می گوید: در خانواده ما رسم بر این است که خانواده برای آینده دختران و پسرا ن تصمیم می گیرند و خود مان هیچ اختیاری در انتخاب شریک زندگی امان نداریم و اگر کسی با انتخاب بزرگ تر ها مخالفت کند آن را بی احترامی تقلی می کنند در حالی که باید بدانند اگر کسی ازدواج می کنند حتما باید به درجه تشخیص خوب و بد رسیده باشد و بداند که چه کسی برای زندگی او مناسب است .
این بانوی 22 ساله ادامه می دهد که نتیجه ازدواج اجباری و انتخاب تحمیلی خانواده ها خوشبختی برای آنها به دنبال نخواهد داشت .
فریده زنی است که اکنون با آریشگری زندگی اش را می گذراند او علاقه را شرط اصلی آغاز زندگی مشترک می داند و می گوید اگر دونفر به هم دیگر علاقه داشته باشند مشکلات و سختی ها را بهتر می توانند تحمل کنند.
او ادامه می دهد از طلاقم پشیمان هستم چون شرایط آن زمانم به مراتب بهتر از الان بود اما به تمام کسانی که اکنون میخواهند ازدواج کنند می گویم که با شناخت و آگاهی و عشق و علاقه زندگی مشترک را آغاز کنند.
خانم س.ص نیز در گفتگو با خبر نگار ما گفت:من و همسرم یک ازدواج اجباری داشتیم و در واقع به هم تحمیل شدیم.حتی بعد از ازداواجمان که متوجه شدیم که برای هم ساخته نشده ایم و درواقع با هم تفاهم نداریم اما باز با اصرار خانوادها بچه دار شدیم .
او ادامه داد حتی بچه نیز نتوانست زندگی مارا گرم کند و پس از 4 سال به این نتیجه رسیدیم که طلاق بگیریم.
وی افزود: بی اعتمادی آفت زندگی مشترک ما بود چون همسرم به من علاقه ای نداشت من همیشه احساس می کردم او با فرد دیگری در ارتباط است و همین امر موجب سردی بیشتر روابط ما شد.
بلای خانمان سوزی که همچنان قربانی می گیرد
واما یکی دیگر از دلایل طلاق بسیاری از زوج های جوان که از زبان خود ویا اطافیانشان می توان شندید اعتیاد است
بلای خانمان سوزی که علاوه بر از بین بردن کانون گرم زندگی مشترک اعتیاد باعث از بین رفتن فرد نیز می شود.
چه بسیاری از زوجهای جوانی به دلیل اعتیاد زندگیشان به تباهی کشیده شده است.
معصومه نمونه ای از یک خروار است که می گوید: من قربانی اعتیاد پدرم شدم او ادامه می دهد پدرم اعتیاد داشت و به همین دلیل وقتی هنوز 4 سال داشتم من ، مادر و برادرم را ترک کرد. بعد دوسال مادرم با مرد دیگری ازدواج کرد ومن راهی یکی از مراکز نگه داری کودکان بی سرپرست شدم و برادرم راهی زندگی شخصی خودش .
وی افزود: وقتی هنوز 18 سال داشتم به فکر رهایی از آن زندگی خفت بار عروس پیرمرد ویلچر نشین شدم که با وجود رضایت من به آن زندگی تن به بچه دارشدن من نداد ومن به ناچار از او طلاق گرفتم.
معصومه می گوید اکنون که با پسر خاله ام ازدواج کرده ام و زندگی خوبی دارم هنوز به گذشته فکر می کنم که اگر پدر مرا رها نکرده بود مسیر زندگی من چگونه طی می شد.
اختلاف نظر، بحث و مشاجره در مسیر تمام زندگی های مشترگ وجود دارد اما مسئله قابل تامل راه کار چگونگی مواجه شدن با این مشکلات است.مرادی کارشناس ارشد علوم حوزوی در این خصوص اظهار کرد گفت:در هر زندگی ممکن است مسائلی پیش آید که باعث دلخوری و کدورت طرفین شود ویا هریک از زوجین به وظایف خود همسری به خوبی عمل نکند.اما انسان عاقل به خوبی درک می کند که این اتفاقات در زندگی غیره طبیعی نیستند و ممکن است برای هر فردی پیش آید .
وی افزود: در تمام خانواده ها ممکن است یکسری اختلاف نظر ها و مشکلات وجود دارد اما مقیاس این اختلاف نظرها و مشکلات به تناسب آگاهی و شرایط افراد مختلف است.اما متاسفانه زوجهای جوان در ابتدای زندگی مشترک فقط به تفاهمات اولیه و زود گذر فکر می کنند و بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی به این نتیجه می رسند که به درد یکدیگر نمی خورند و تنها راهی که برای آنها باقی مانده است طلاق است.
مرادی با بیان اینکه تعهدات اخلاقی زوجهای جوان می تواند بسیاری را مرتفع کنداظهار کرد:جوانان ما باید بدانند که طلاق تنهاراه حل نیست.
بلکه آخرین راه حل است و در جایی که زن وشوهری به هیچ وجه نتواندبایکدیگر زندگی ومشکلاتشان به هیچ وجه حل شدنی ازهم جداشوند.
وی افزود: آگاهی جوانان نسبت به پیامد های ازدواجهای خیابانی، و همچنین اطلاع خانواده ها از عدم موفقیت از دواج های تحمیلی در کاهش پدیده شوم طلاق قطعا موثر خواهد بود.
این کار شناس مذهبی با اشاره به نقش موثر خانواده ها در تربیت و انتخاب همسر برای فرزندان گفت: افراط وتفریط در بی طرفی و یا دخالت نابجا و اصرار بر انتخاب جوانان در معقوله ازدواج هردومشکلاتی رادرآینده فراهم می آورد که توان سنگینی را برای جوانان خانوادها و اجتماع به همراه دارد.
وی با گله مندی از تفکر برخی خانواده ها که حل تمام مشکلاتشان را منوط به ازدواج میدانند گفت: این موضوی که خانواده ها می خواهند اعتیاد ، بیکاری ، بدخلقی و ... را با ازدواج دمان کنند اصلا صحیح نیست و خانواده ها باید بعد از درمان مشکلات فرزندشان اقدام به گزینش همسر برای او کنند.
تصریح کرد:عوامل بسیاری از جمله اعتیاد، بیکاری، ناباروری، نبود علاقه، دخالت والدین، فساداخلاقی ، تغییر سبک زندگی، باعث می شود که هریک از زوجین کم آوره و خسته شوند ودر نتیجه به فکر طلاق بی افتند اما در این میان نباید از نقش موثر اجتماع در افزایش روز افزون این پدیده غافل شد.
پایان پیام/ س
دیدگاه شما